ابیاتار که بود؟

ابیاتار-Abiathar  

لغت فوق به معنای پدر فراوانی می‌باشد.

ابیاتار یکی از پسران اَخِیمَلَك کاهن اعظم در شیلوه بود. او دهمین کاهن اعظم و چارمین کاهن اعظم از خاندان عیلی در دربار داود، حدود هزار سال قبل از میلاد بود. او تنها کسی بود که پس از قتل عام کاهنان توسط شائول در دهکده نوب به واسطه حمایت از داود، از آنجا به قَعِیلَه نزد داود فرار کرد و ایفود را نیز همراه خود آورد.
او قبل از رسیدن داود به پادشاهی منصب کاهنی داشته و پس از رسیدن داود به پادشاهی یهودا یکی از دو کاهن اعظم دربار او بوده و پس از اَخِیتُوفَل، سمت مشاور داشت.
او به همراه صادوق و به دستور داود صندوق عهد خداوند را از اورشلیم به مکانی دیگر منتقل کردند، زیرا که ابشالوم به داود برای ترک اورشلیم فشار آورد، ولی بعدها آنرا باز آوردند.
در دوران ابشالوم، ابیاتار نسبت به داود وفادار ماند و پس از مرگ ابشالوم، داود، ابیار وصادوق را به یهودا نزد مشایخ و عماسا فرستاد تا آنان را جهت بازگرداندن داود و پادشاهی او در یهودا ترغیب نمایند.
در زمانی که بین سلیمان و ادونیا برای رسیدن به پادشاهی کشمکش وجود داشت ابیاتار از ادونیا دفاع کرد و پس از به پادشاهی رسیدن سلیمان، او را به خاطر حمل صندوق عهد خداوند و خدمت به پدرش نکشت، ولی کهانت را از او گرفته و وی را به عناتوت تبعید کرد. و صادوق تنها کاهن اعظم دربار سلیمان گردید و نبوت در مورد خاندان عیلی به تحقق پیوست.

  منابع کتاب مقدس:

اول تواریخ باب ۱۵ و ۲۷ – سموئیل اول باب ۲، ۲۲، ۲۳ و ۳۰ – سموئیل دوم باب ۱۵ و ۱۹ – پادشاهان اول باب ۱ و ۲

  سموئیل اول باب ۲۲ آیه ۲۰ تا ۲۳
۲۰ اما یكی از پسران اَخِیمَلَك بناَخیتُوب كه ابیاتار نام داشت، رهایی یافته، در عقب داود فرار كرد. ۲۱ و ابیاتار داود را مخبر ساخت كه شاؤل كاهنان خداوند را كشت. ۲۲ داود به ابیاتار گفت: «روزی كه دوآغ ادومی در آنجا بود، دانستم كه او شاؤل را البته مخبر خواهد ساخت. پس من باعث كشته شدن تمامی اهل خاندان پدرت شدم. ۲۳ نزد من بمان و مترس زیرا هر كه قصد جان من دارد، قصد جان تو نیز خواهد داشت. و لكن نزد من محفوظ خواهی بود.»  

  سموئیل اول باب ۲۳ آیه ۶
۶ و هنگامی كه ابیاتار بن اَخِیمَلَك نزد داود به قَعِیلَه فرار كرد، ایفود را در دست خود آورد.  

  سموئیل اول باب ۳۰ آیه ۷
۷ و داود به اَبْیاتارِ كاهن، پسر اَخِیمَلَك گفت: «ایفود را نزد من بیاور.» و ابیاتار ایفود را نزد داود آورد.  

  پادشاهان اول باب ۲ آیه ۲۶
۲۶ و پادشاه به ابیاتار كاهن گفت: «به مزرعة خود به عناتوت برو زیرا كه تو مستوجب قتل هستی، لیكن امروز تو را نخواهم كشت، چونكه تابوت خداوند، یهُوَه را در حضور پدرم داود برمی داشتی، و در تمامی مصیبت‌های پدرم مصیبت كشیدی.»  

  اول تواریخ باب ۲۷ آیه ۳۴
۳۴ و بعد از اَخِیتُوفَل یهُویاداع بن بنایا و اَبْیاتار بودند و سردار لشكر پادشاه یوآب بود.  

  اول تواریخ باب ۱۵ آیه ۱۱ تا ۱۲
۱۱ و داود صادوق و ابیاتارِ كَهَنَه و لاویان یعنی اُرِیئیل و عَسایا و یوئیل و شَمَعْیا و اِیلیئیل و عَمِّیناداب را خوانده، ۱۲ به ایشان گفت: «شما رؤسای خاندانهای آبای لاویان هستید؛ پس شما و برادران شما خویشتن را تقدیس نمایید تا تابوت یهُوَه خدای اسرائیل را به مكانی كه برایش مهیا ساخته‌ام بیاورید.  

  سموئیل دوم باب ۱۹ آیه ۱۱ تا ۱۴
۱۱ و داود پادشاه نزد صادوق و ابیاتار كَهَنَه فرستاده، گفت: «به مشایخ یهودا بگویید: شما چرا در بازآوردن پادشاه به خانه اش، آخر همه هستید، و حال آنكه سخن جمیع اسرائیل نزد پادشاه به خانه‌اش رسیده است. ۱۲ شما برادران من هستید و شما استخوانها و گوشت منید. پس چرا در بازآوردن پادشاه، آخر همه می‌باشید؟ ۱۳ و به عماسا بگویید: آیا تو استخوان و گوشت من نیستی؟ خدا به من مثل این بلكه زیاده از این به عمل آورد اگر تو در حضور من در همة اوقات به جای یوآب، سردار لشكر، نباشی.» ۱۴ پس دل جمیع مردان یهودا را مثل یك شخص مایل گردانید كه ایشان نزد پادشاه پیغام فرستادند كه «تو و تمامی بندگانت برگردید.»  

  سموئیل دوم باب ۱۵ آیه ۲۴
۲۴ و اینك صادوق نیز و جمیع لاویان با وی تابوت عهد خدا را برداشتند، و تابوت خدا را نهادند و تا تمامی قوم از شهر بیرون آمدند، ابیاتار قربانی می‌گذرانید.  

  پادشاهان اول باب ۱ آیه ۷ تا ۸
۷ و با یوآب بن صَرُویه و ابیاتار كاهن مشورت كرد و ایشان اَدُنیا را اعانت نمودند. ۸ و اما صادوق كاهن و بَنایاهُو ابن یهُویاداع و ناتان نبی و شِمْعِی و رِیعی و شجاعانی كه از آن داود بودند، با اَدُنیا نرفتند.  

  پادشاهان اول باب ۱ آیه ۱۹
۱۹ و گاوان و پرواریها و گوسفندان بسیار ذبح كرده، همة پسران پادشاه و ابیاتار كاهن و یوآب، سردار لشكر را دعوت كرده، اما بنده ات سلیمان را دعوت ننموده است.  

  پادشاهان اول باب ۲ آیه ۲۶ تا ۲۷
۲۶ و پادشاه به ابیاتار كاهن گفت: «به مزرعة خود به عناتوت برو زیرا كه تو مستوجب قتل هستی، لیكن امروز تو را نخواهم كشت، چونكه تابوت خداوند، یهُوَه را در حضور پدرم داود برمی داشتی، و در تمامی مصیبت‌های پدرم مصیبت كشیدی.» ۲۷ پس سلیمان، ابیاتار را از كهانت خداوند اخراج نمود تا كلام خداوند را كه دربارة خاندان عیلی در شیلوه گفته بود، كامل گرداند.  

  سموئیل اول باب ۲ آیه ۳۱
۳۱ اینك ایامی میآید كه بازوی تو را و بازوی خاندان پدر تو را قطع خواهم نمود كه مردی پیر در خانة تو یافت نشود.  

منبع: رازگاه