تجهیزِ خداوند
سپتامبر 6, 2020وعده های خداوند
سپتامبر 7, 2020عیسی در یوحنا ۸: ۳۴ و پولس رسول در رومیان ۶: ۱۴-۱۸ به روشنی میگویند که بی ایمانان بردۀ گناه هستند. بی ایمانان، بدون کمک خدا، نمیتوانند امور الهی را بفهمند (اول قرنتیان ۲: ۱۴). آنان نمیتوانند با قدرت خودشان عدالت را انتخاب کنند. هیچکس نمیتواند نزد عیسی بیاید مگر اینکه پدر او را جذب کند (یوحنا ۶: ۴۴)، و هیچکس نمیتواند پدر را بشناسد مگر اینکه پسر او را مکشوف سازد (متی ۱۲: ۲۷-۲۸)
ما در لوقا۲۴: ۴۵ و اعمال ۱۶: ۱۴ نمونههایی را میبینیم که در آنها خدا قلب انسانها را میگشاید تا حقایق روحانی را ببینند و درک کنند.
هم عیسی و هم پولس رسول میگویند که بی ایمانان میتوانند از بردگی گناه آزاد شوند (یوحنا ۸: ۳۶، رومیان ۶: ۱۷-۱۸). پولس همچنین میگوید که ایمانداران به غلامان عدالت تبدیل میشوند. این نجات نتیجه اعمال انسانی نیست، بلکه عطای مجانی خدا است (به رومیان ۶: ۲۳؛ افسسیان ۲: ۸-۹ و تفسیر آنها مراجعه کنید).
عیسی فرمود که شاگردان او را برنگزیدند، بلکه او آنان را برگزید تا رفته و میوه بیاورند (یوحنا ۱۵: ۱۶). پولس رسول میگوید که خدا ما را پیش از بنیاد عالم برگزید (افسسیان ۱: ۴)، و نیز میگوید که خدا ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسر خوانده شویم (افسسیان ۱: ۵، ۱۱). انتخاب ما مطابق پیش دانی خدا است (رومیان ۸: ۲۹-۳۰؛ اول پطرس ۱: ۲). در رومیان ۹: ۱۶، پولس تاکید میکند که انتخاب خدا بر تلاش یا خواست انسان متکی نیست، بلکه مبتنی بر رحمت او است.
همه مسیحیان اعتقاد دارند که نجات فقط بر اساس فیض و رحمت خدا ممکن میشود و اینکه ما برای کسب نجات خود نمیتوانیم کاری انجام دهیم. اما در اینجا مسالهای مطرح میشود. آیا این سخن بدین معنی ست که ما در نجات خویش به هیچ وجه امکان انتخاب کردن نداریم؟ آیا توبه و ایمان تجاربی هستند که ما به خواست و انتخاب خود تجربه شان میکنیم؟ یا تجاربی هستند که خدا به خواست و انتخاب خود آنها را در ما پدید میآورد؟ آیا انسان این قدرت را دارد که در برابر فیض خدا مقاومت کند و به او «نه» بگوید؟
آیا انسان در نجات خود از حق انتخاب برخوردار است؟
فرقههای مختلف مسیحی پاسخهای متفاوتی برای این سوال دارند. برخی از مسیحیان بر این عقیده اند که این خدا است که انتخاب میکند چه کسی نجات پیدا خواهد کرد، و انسان در این مورد قدرت انتخاب ندارد، چون برده گناه است. این دسته از مسیحیان بر این عقیده اند که خدا برای نجات، فقط برخی از انسانها را انتخاب میکند و نه همه را؛ و بقیه را برای هلاک شدن بر میگزیند. این گروه از مسیحیان به این آیات استناد میکنند: متی ۲۲: ۱۴ (طلبیدگان بسیارند و برگزیدگان کم)، و رومیان ۹: ۲۲-۲۳ (خدا برخی ظروف را برای هلاکت و برخی ظروف را برای جلال معین کرد). در رومیان ۹: ۱۸ پولس مینویسد: «بنابراین هر که را میخواهد رحم میکند و هر که را میخواهد سنگدل میسازد.» در جایی دیگر از کتاب مقدس گفته میشود که برخی اشخاص برای حیات ابدی مقرر شده اند (اعمال ۱۳: ۴۸) و برخی دیگر برای لغزش و نا اطاعتی (اول پطرس ۲: ۸). این دسته از مسیحیان بر این عقیده اند که خدا هر که را باید نجات یابد، انتخاب میکند؛ آنگاه فقط کسانی را که برگزیده است، قادر میسازد تا توبه کنند (دوم تیموتائوس ۲: ۲۵)، و ایمان آورند (فیلپیان ۱: ۲۹). برگزیدگان خودشان هیچ حق انتخابی ندارند و نمیتوانند نجات الهی را رد کنند.
اما عدۀ دیگری از مسیحیان بر این عقیده اند که انتخاب خدا تنها عامل تعیین کننده در نجات ما نیست، و ما نیز در نجات خود سهمی داریم. طبق نظر این دسته از مسیحیان، مثلا قوم یهود در عهد عتیق، اگر چه هیچ شایستگی نداشتند که خدا انتخابشان کند، اما خدا ایشان را برگزید و سپس این انتخاب را پیش روی ایشان گذاشت تا از او پیروی کنند (تثنیه ۳۰: ۱۹؛ یوشع ۲۴: ۱۵). در عهد جدید، عیسی فرمود که اگر کسی بخواهد اراده او را به عمل آورد، تعلیم خدا را تشخیص خواهد داد (یوحنا ۷: ۱۷). به ما حکم شده است که توبه کنیم (اعمال ۲: ۳۸) و ایمان آوریم (رومیان ۱۰: ۹-۱۰) تا نجات بیابیم. طبق این نظر، خدا ابتدا ما را میخواند، اما ما میتوانیم در برابر دعوت خدا و اراده او مقاومت کنیم.
برخی از مسیحیان که پیرو دیدگاه دوم هستند، اعتقاد دارند که خدا شخص بی ایمانی را که برده گناه است، از اسارت گناه آزاد میسازد تا اینکه وی در شرایطی قرار گیرد که بتواند مجددا دست به انتخاب آزاد بزند. اگر شخص آزاد شده خدا را برگزیند، نجات یافته است؛ اما اگر شیطان را برگزیند، مجددا در بندگی گناه گرفتار شده، تحت لعنت قرار میگیرد. برخی نیز معتقدند که انسانها چنان در بند گناه گرفتارند که هرگز خدا را انتخاب نمیکنند. بنابراین، معتقدند در امر نجات، انتخاب با خدا است، و در امر هلاکت، انتخاب با انسان است. به عبارت دیگر، اگر خدا فردی را برای نجات برگزیند و او با خدا مقاومت نکند، نجات خواهد یافت؛ اما اگر مقاومت کند، خدا او را مجبور نمیسازد که نجات یابد و او با این انتخاب خود، قدم در طریق هلاکت میگذارد.
اما آیا میتوانیم بدین شکل در برابر خدا مقاومت کنیم؟ بسیاری از مسیحیان اظهار میدارند که چون خدا قادر مطلق است، ما که هستیم که در برابر خالق مقاومت کنیم (رومیان ۹: ۱۹-۲۱)؟ اما برخی دیگر از مسیحیان معتقدند که علیرغم اینکه خدا قادر مطلق است. اما آزادی انتخاب کردن را به ما عطا فرموده است. آنان به آیاتی اشاره میکنند که در آنها انسانها در برابر خواست خدا مقاومت میکنند (متی ۲۳: ۳۷؛ اعمال ۷: ۵۱، ۱۳: ۴۶)؛ همچنین آیاتی را خاطر نشان میسازند که به ما هشدار میدهند در برابر خدا مقاومت نکنیم (دوم قرنتیان ۶: ۱؛ عبرانیان ۳: ۵، ۱۳، ۱۲: ۲۵).
بنابراین، مشاهده میکنیم که مسیحیان به این مساله سه پاسخ مهم میدهند: ۱) انسان در نجات یا هلاکت خود از هیچ حق انتخابی برخوردار نیست؛ ۲) انسان در هر دو مورد از حق انتخاب برخوردار است؛ ۳) انسان نمیتواند نجات را انتخاب کند، اما پس از اینکه خد او را فرا خواند، آنگاه میتواند در برابر دعوت خدا مقاومت کند و هلاکت را بگزیند.
این سه دیدگاه در مورد اینکه آیا ما در نجات خویش حق انتخاب داریم یا نه، توسط مثال زیر روشنتر میشود: پسری جوان در حالی که دست و پایش بسته است، در کنار جاده افتاده است. وضعیت وی بیانگر شخص بی ایمانی است که اسیر گناه است. در این حین، مردی سوار بر اسب از این جاده عبور میکند. او را میتوان نمایانگر خدا دانست که میخواهد همه نجات یابند. مردی که سوار اسب است، میتواند سه کار انجام دهد. ۱) او میتواند دست و پای پسر را باز نکند، اما او را بر اسب گذاشته با خودببرد. این حالت شبیه دیدگاه کسانی است که معتقدند که ما در نجات خود هیچ انتخابی نداریم، و این قدرت را نیز نداریم که در برابر قدرت خدا مقاومت کنیم. ۲) این مرد میتواند دست و پای پسر جوان را باز کند و از او بپرسد که ایا میخواهد با او برود یا نه. اگر پسر جوان خواست که با او همراه شود، او را سوار اسب میکند و با هم به راه میافتند. این حالت معرف دیدگاه کسانی است که طبق آن، خدا ابتدا ما را آزاد میکند تا ما بتوانیم در مورد نجات یا هلاکت خود تصمیم بگیریم؛ ۳) این مرد میتواند پس از سوار کردن پسر جوان دست و پای او را باز کند. در این حالت، پسر جوان اگر بخواهد، میتواند از سوی اسب به بیرون بپرد؛ اما اگر هیچ کاری انجام نداد، اسب او را با خود حمل میکند. این حالت معرف دیدگاه کسانی است که معتقدند خدا ما را انتخاب کرده است و هر آنچه را که برای نجات لازم است، به عمل آورده؛ اما ما میتوانیم در برابر خدا مقاومت کرده، عمل او را نپذیریم.
خلاصه مطلب این است که مطابق دیدگاه نخست، خدا انتخاب لازم را دز مورد نجات یا هلاکت ما انجام داده است.مطابق دیدگاه دوم، خدا به انسان این آزادی را داده که نجات یا هلاکت را انتخاب کند. مطابق دیدگاه سوم، انتخاب خدا برای انسان، نجات است و او هر آنچه را که در این مورد لازم بوده، انجام داده است؛ اما انسان میتواند هلاکت را انتخاب کند.
آیا خدا تمامی انسانها را خوانده است؟
آیا خدا میخواهد هر انسانی نجات یابد یا اینکه او فقط خواهان نجات برخی از انسانها است؟ در متی ۲۲: ۱۴ عیسی میفرماید: «طلبیدگان و برگزیدگان کم.» از کلام خدا به روشنی مشهود است که عیسی منجی جهان است (یوحنا ۴: ۴۲؛ اول یوحنا ۴: ۱۴)، و نیز اینکه او مرد تا گناهان جهان را بردارد (یوحنا ۱: ۲۹؛ اول یوحنا ۲: ۲). علاوه بر این، پولس رسول میگوید که خدا میخواهد تا جمیع مردم نجات یابند (رومیان ۱۱: ۳۲؛ اول تیموتائوس ۲: ۴-۶؛ دوم پطرس ۳: ۹). عبارت «جمیع مردم» به چه معنی است؟
برخی از مسیحیان بر این عقیده اند که عبارت «جمیع مردم»، به معنی «انسانهایی از هر گروه و قشر» است؛ یعنی خدا عدۀ مشخصی را از تمامی گروههای انسانی خوانده و انتخاب کرده است. آنان بر این عقیده اند که خدا میخواهد تا خبر خوش مسیح در تمامی جهان منتشر شود، اما او عطای ایمان را تنها به شماری اندک از هر گروه انسانی بخشیده است. اما مسیحیان دیگر بر این عقیده اند «جمیع مردم» به معنی «تک تک انسانها» است. بدین معنی، اگر چه خدا همه انسانها را خوانده است، اما این تنها ایمانداران هستند که میتوان ایشان را «برگزیدگان» خواند (هر دو معنی را میتوان از متن یونانی استنباط کرد).
در مورد کسانی که در مورد عیسی چیزی نشنیده اند، چه باید گفت؟ آیا آنان میتوانند نجات یابند؟ بسیاری از مسیحیان بر این عقیده اند که چنین اشخاصی نمیتوانند نجات یابند. تمامی انسانها طبیعتا گناهکارند و همه سزاورا مرگند (رومیان ۳: ۱۰-۱۲). بجز خود مسیح، هیچ طریق دیگری برای نجات یافتن وجود ندارد (یو حنا ۱۴: ۶، اعمال ۴: ۱۲). بنابراین پولس رسول در رومیان ۱۰: ۱۳-۱۴ چنین مینویسد: «زیرا هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت. پس چگونه بخوانند کسی را که به او ایمان نیاورده اند؟ و چگونه ایمان آورند به کسی که خبر او را نشنیده اند؟ و چگونه بشنود بدون واعظ؟» این امکان وجود دارد که خدا نسبت به کسانی که هرگز درباره عیسی چیزی نشنیده اند، رحمت کند (لوقا ۱۲: ۴۷-۴۸؛ رومیان ۲: ۱۲)؛ اما این دیگر تصمیم خود خداست . کتاب مقدس به روشنی به ما نمیگوید که خدا در مورد کسانی که در مورد عیسی هرگز چیزی نشنیده اند، چه خواهد کرد. با وجود این، کتاب مقدس به روشنی بیان میدارد که این مسئولیت ما است که در مورد عیسی مسیح با دیگران سخن بگوییم.
کتاب مقدس به این سوالات پاسخی قطعی نمیدهد. اراده خدا عمیق و غیر قابل درک است! حکمت و دانش او چه ژرف است (رومیان ۱۱: ۳۳-۳۶)! شاید این دیدگاهها در جای خود صحیح باشند. یوحنای رسول مینویسد: «ما او را محبت مینماییم زیرا که او اول ما را محبت نمود» (اول یوحنا ۴: ۱۹). شاید ما بتوانیم بگوییم: «ما خدا را بر میگزینیم، چون او ابتدا ما را برگزید.» نجات کار خدا است؛ اما به نظر میرسد که ما نیز در این میان سهمی داریم. پولس در آیات زیر به این دو امر اشاره میکند… «نجات خود را به ترس و لرز به عمل آورید. زیرا خداست که در شما برحسب رضامندی خود، هم اراده و هم فعل را به عمل ایجاد میکند» (فیلپیان ۲: ۱۲-۱۳).
آیا ممکن است نجات خود را از دست بدهیم؟
ما پیش از آن که به عیسی ایمان آوریم، غلامان گناه و شیطان بودیم (رومیان ۶: ۱۷). پس از اینکه ایمان میآوریم، غلامان عدالت میشویم (رومیان ۶: ۱۸). آیا این کلام بدین معنی است که رد کردن فیض خدا و از دست دادن نجات، غیر ممکن است؟
بسیاری از مسیحیان بر این عقیده اند که امکان ندارد ایماندران نجات خویش را از دست بدهند. این گروه از مسیحان میگویند که ممکن است ایماندران گناه کرده، سقوط کنند؛ اما خدا همواره آنان را به سوی فیض خود باز میآورد. طبق این نظر، ایمانداران در وضعیت «امنیت جاودانی» قرار دارند. ایشان میگویند: «شخصی که یکبار نجات یافت، برای همیشه نجات یافته است.»
اما گروه دیگری از مسیحیان بر این عقیده اند که ممکن است ایمانداران واقعا خدا را رد کرده، ایمان خود را از دست بدهند. خدا سعی خواهد کرد که ایشان را به سوی خود بازگرداند؛ اما اگر ایشان در رد کردن او لجاجت ورزند، خدا آنان را مجبور نخواهد کرد که مجددا ایمان را بپذیرند.
امنیت نجات در کتاب مقدس
کتاب مقدس به مساله امنیت ابدی ایمانداران پاسخی صریح نمیدهد. از بعضی آیات کتاب مقدس میتوان این استنباط را کرد که امکان ندارد نجات خویش را از دست بدهیم؛ اما از برخی آیات دیگر، میتوان چنین برداشت کرد که ممکن است ما نجات خویش را از دست بدهیم.
آن گروه از مسیحیانی که معتقدند ایمانداران نمیتوانند خدا را رد کنند یا نجات خویش را از دست بدهند، به آیات بسیاری اشاره میکنند که میگویند خدا حیات جاودانی میبخشد (به یوحنا ۳: ۱۶؛ ۶: ۴۵؛ ۱۱: ۲۶ مراجعه کنید). عیسی میفرماید که او به گوسفندانش حیات ابدی میبخشد و «تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت» (یوحنا ۱۰: ۲۸). عیسی میفرماید او هر کسی را که به سوی او آید، بیرون نخواهد کرد؛ و از آنچه پدر به او داده است، چیزی را تلف نخواهد نمود (یوحنا ۶: ۳۷، ۳۹). پولس رسول میگوید که هیچ چیز قادر نیست ما را از محبت خدا جدا سازد (رومیان ۸: ۳۸-۳۹)؛ و نیز میگوید که ما به روحالقدس مختوم شده ایم که بیعانه میراث ما است (افسسیان ۱: ۱۴). و نیز میگوید خدا که عمل نیکو را در شما شروع کرد، آن را تا روز عیسی مسیح به کمال خواهد رسانید (فیلپیان ۱: ۶). خدا قادر است تا آنچه را که به او سپرده ایم، حفظ کند (دوم تیموتائوس ۱: ۱۲)، ما را از وسوسه رهایی بخشد (دوم پطرس ۲: ۹)، و ما را از سقوط محفوظ نگاه دارد (یهودا ۲۴). در این آیات، ما میتوانیم امنیت نجات ایمانداران را مشاهده کنیم.
اما مسیحیانی که معتقدند که امکان دارد که ایمانداران نجات خود را از دست بدهند، آیات دیگری را مطرح میکنند که به از دست رفتن نجات اشاره دارند، آیاتی چون: اما هر که تا به آخر صبر کند، همان نجات یابد (مرقس ۱۳: ۱۳). این مسیحیان همچنین به آیاتی چون اول قرنتیان ۱۵: ۱-۲، کولسیان ۱: ۲۱-۲۳، عبرانیان ۳: ۶، ۱۲، ۱۰: ۳۵-۳۶ اشاره میکنند. آنان همچنین به کلام عیسی در یوحنا ۱۵: ۱-۶ اشاره میکنند که هر کس در او نماند، مثل شاخه بیرون انداخته میشود … و آنها را جمع کرده در آتش میاندازند. پولس رسول در رومیان ۱۱: ۲۲ میگوید که امتهایی که در رحمت و فیض خدا باقی نمانند، بریده خواهند شد. پولس رسول به مسیحیان غلاطیه میفرماید که ایماندارانی که مجددا به شریعت عهد عتیق بازگشت کنند، از مسیح باطل و از فیض ساقط گشته اند (غلاطیان ۵: ۱-۴). عیسی هنگامی که مثل برزگر را بیان میکرد، در مورد برخی اشخاص فرمود: «تا مدتی ایمان میدارند و در وقت آزمایش مرتد میشوند» (لوقا ۸: ۱۳). پولس رسول میگوید که بعضی از ایمان بر خواهند گشت (اول تیموتائوس ۴: ۱). نویسنده رساله به عبرانیان به خطر کسانی اشاره میکند که شریک روحالقدس گردیدند و یا توسط خون مسیح مقدس گردانیده شدند، اما در نهایت مسیح را رد کردند (عبرانیان ۶: ۴-۶؛ ۱۰: ۲۸-۲۹، ۳۹). هشدارهای دیگری نیز در عهد جدید آمده است (دوم پطرس ۲: ۲۰-۲۱؛ مکاشفه ۳: ۵، ۲۲: ۱۹). این گروه از مسیحیان، میپرسند که اگر امکان از دست رفتن نجات ما وجود نداشت، پس این هشدارها چرا مطرح شده اند.
یوحنای رسول مینویسد که دجالانی که در کلیسا بودند، از ما بیرون شدند، لکن از ما نبودند زیرا اگر از ما میبودند با ما میماندند؛ لکن بیرون رفتند تا ظاهر شود که همه ایشان از ما نیستند؛ یعنی هیچ یک به کلیسا تعلق نداشتند (اول یوحنا ۲: ۱۹). آن گروه از مسیحیان که معتقدند ممکن نیست ایمانداران نجات خویش را از دست بدهند، میگویند که کسانیکه بعدها سقوط کردند، از همان ابتدا ایمانداران حقیقی نبودند. از سوی دیگر، آن گروه از مسیحیان که معتقدند ممکن است ایمانداران نجات خود را از دست بدهند، میگویند در میان کسانی که سقوط کردند، برخی از قبل ایمانداران حقیقی بودند و برخی نیز نبودند. آن کسانی که در ابتدا مسیحیان حقیقی بودند، بعدها مسیح را رد کردند؛ بنابراین، دیگر ازما نیستند. ما باید بسیار محتاط باشیم که در مورد کسی داوری نکنیم که آیا او مسیحی حقیقی هست یا نه (متی ۷: ۱-۲).همچنین نباید مغرور باشیم و بگوییم که هرگز سقوط نخواهیم کرد. پولس رسول میفرماید: آن که گمان برد که قائم است، باخبر باشد که نیفتد (اول قرنتیان ۱۰: ۱۲). یوحنای رسول نیز مینویسد: اما شما آنچه شنیدید، در شما ثابت بماند؛ زیرا اگر آنچه از اول شنیدید، در شما ثابت بماند، شما نیز در پسر و در پدر ثابت خواهید ماند (اول یوحنا ۲: ۲۴). بنابراین، مشاهده میکنیم که برخی آیات در عهد جدید، موید این دیدگاه است که امکان ندارد که یک ایماندار نجات خود را از دست بدهد؛ اما آیاتی دیگر، این دیدگاه را تایید میکند که امکان دارد یک ایماندار نجات خود را از دست بدهد. آنچه مسلم است، این است که ما باید به این دو دیدگاه، به عنوان جنبههای مختلف یک حقیقت عظیم بنگریم، حقیقتی که ذهن خاکی و مخلوق ما، قادر به درک کامل آن نیست. حکمت خدا بس عظیم تر از حکمت بشری است.
برخی میگویند که ایمانداران باید بین این دو جنبه، تعادل را حفظ کنند، به این ترتیب که اگر ایماندارای در مورد نجات خود نگران است، باید به او اطمینان خاطر داد که نجات او از امنیت برخوردار است. اما به ایمانداری که بیش از حد اطمینان دارد که که هرگز سقوط نخواهد کرد، باید هشدار داد که امکان سقوط واقعی وجود دارد. در اینجا نیز ما میتوانیم عمق و غنای کتاب مقدس را مشاهده کنیم. کتاب مقدس میتواند پاسخگوی نیاز هر انسانی باشد.
گناه منتهی به موت چیست؟
در اول یوحنا ۵: ۱۶-۱۷ تعلیم داده شده که برای برادری (ایمانداری) که مرتکب گناه منتهی به موت شده، دعا نکنیم. در این آیه، یوحنای رسول یا به مرگ روحانی اشاره میکند، یا به مرگ جسمانی ایمانداری که مرتکب گناهی خاص شده ولی روحش هلاک نخواهد شد (اول قرنتیان ۵: ۵). اگر منظور آیه، مرگی روحانی است، آنگاه این آیه میتواند نظر کسانی را تایید کند که معتقدند یک ایماندار ممکن است نجات خویش را از دست بدهد. اما یوحنا در این آیه نمیگوید که این گناه چیست.
شاید این «گناه منتهی به موت،» کفر گفتن بر ضد روحالقدس باشد، گناهی که عیسی گفت بخشیده نخواهد شد (مرقس ۳: ۲۸-۲۹). به این موضوع توجه داشته باشید که عیسی نگفت که یک مسیحی ممکن است مرتکب این گناه شود. با وجود این، نویسنده رساله به عبرانیان مینویسد که این امکان هست که ایمانداری که حقیقتا مسیحی شده، یعنی کسی که شریک روحالقدس گشته، خدا را رد کند و خداوند را بی حرمت سازد. اگر بیفتد محال است که ایشان را بار دیگر برای توبه تازه سازند (عبرانیان ۶: ۴-۶).نویسنده رساله به عبرانیان، در باب دهم این رساله نیز میگوید: زیرا که بعد از پذیرفتن معرفت راستی، اگر عمدا گناهکار شویم، دیگر قربانی گناهان باقی نیست (عبرانیان ۱۰: ۲۶). او مجددا به اشخاصی اشاره میکند که توسط خون مسیح مقدس گردانیده شدند اما پسر خدا را پایمال کرده، روح نعمت را بی حرمت کردند (عبرانیان ۱۰: ۲۹). بنابراین، به نظر میرسد که هر کس که روح خدا را رد کند و به گناه کردن ادامه دهد، در نهایت دیگر قادر نخواهد بود صدای خدا را بشنود و برای ابد امکان نجات یافتن را از دست خواهد داد. اگر انسانها پس از شناخت حقیقت، به گناه کردن ادامه دهند، سختدل میشوند. موضوع تنها این نیست که آنان دیگر نمیتوانند صدای خدا را بشنوند، بلکه خدا نیز دیگر ایشان را فرا نخواهد خواند.
بسیاری از مسیحیان اعتقاد دارند که شخص ایماندار ممکن است بیفتد و ندای مسیح را که او را به سوی توبه فرا میخواند نشنود و سرانجام به مرحلهای برسد که وضعیت اسفباری که شرح آن رفت برایش به وجود آید. ایشان معتقدند که این آیات هشداری هستند در مورد این احتمال (عبرانیان ۶: ۴-۶؛ ۱۰: ۲۶-۳۱). اما دستۀ دیگری از مسیحیان بر این عقیده اند که ایمانداران حقیقی هرگز به این مرحله نهایی نمیرسند، بلکه پیش از مرگ، حتما توبه کرده، بار دیگر کاملا ایماندار خواهند شد.
خلاصه
همه مسیحیان بر این اعتقادند که ما تنها توسط فیض و رحمت خد و با ایمان به عیسی مسیح نجات مییابیم (افسسیان ۲: ۸-۹). همچنین تمامی مسیحیان بر این عقیدهاند که ما تنها با کمک روحالقدس میتوانیم به حیات خود در ایمان ادامه دهیم (غلاطیان ۳: ۳). با وجود این، از زمان نگارش عهد جدید تاکنون، مسیحیان در مورد اینکه آیا یک ایماندار ممکن است نجات خود را از دست بدهد یا نه، نظرات متفاوتی داشته اند. کتاب مقدس در این مورد تعلیمی صریح و واضح نمیدهد. بنابراین، نباید اجازه دهیم که دیدگاهمان ما را از خواهران و برادران مسیحی مان که ممکن است نظری متفاوت داشته باشند، جدا کند. در رساله یهودا این دو دیدگاه در مورد از دست دادن نجات، در کنار یکدیگر مطرح میشوند. در آیه ۲۱ یهودا مینویسد: خویشتن را در محبت خدا محفوظ دارید و منتظر رحمت خداوند ما عیسی مسیح برای حیات جاودانی بوده باشید. اما در آیه ۲۴ میگوید که خدا قادر است شما را از لغزش محفوظ دارد و در حضور جلال خود شما را بی عیب به فرحی عظیم قایم فرماید.
آیا امنیت نجات ابدی یک جواز برای گناه است؟
معمول ترین مخالفت برای اعتقاد به امنیت ابدی برای نجات این است که ظاهرا به مردم اجازه می دهد هر طوری که دلشان می خواهد زندگی کنند و هنوز نجات را داشته باشند. در حالیکه از نظر تکنیکی این درست است، اما در واقع درست نیست. یک شخص که حقیقتا بوسیلة عیسی مسیح نجات یافته است دیگر بطور عمدی به گناهان خود ادامه نمی دهد. ما باید این دومسئله را تشخیص دهیم که یک مسیحی چطور باید زندگی کند و یک شخص برای دریافت نجات چه باید بکند.
کتاب مقدس واضحا می گوید نجات تنها با فیض است، فقط بوسیلة ایمان و تنها در عیسی مسیح (یوحنا 3 : 16 و افسسیان 2 : 8-9 و یوحنا 14 : 6). درست وقتی که یک شخص حقیقتا به عیسی مسیح ایمان می آورد، او نجات یافته و نجاتش ابدیست. نجات بوسیلة ایمان بدست می آید، اما با اعمال ادامه می یابد. پولس رسول به این موضوع در غلاطیان 3 : 3 اشاره می کند وقتیکه می پرسد “آیا اینقدر بیفهم هستید؟” که به روح شروع کرده، الان بجسم کامل می شوید؟” اگر ما با ایمان نجات یافته ایم، همانطور هم نجات ما با ایمان بقا می یابد. ما نمی توانیم نجاتمان را بخریم. بنابراین، نه می توانیم نجاتمان را بدست آوریم و نه آنرا حفظ کنیم. خداست که نجات ما را حفظ می کند (یهودا 24). دست خداست که ما را محکم در دستش نگه می دارد (یوحنا 10: 28-29). این محبت خداست که هیچ چیز نمی تواند ما را از آن جدا کند( رومیان 8 : 38-39)
هر نوع انکار اطمینان به حفظ نجات ابدی، در واقع این را می رساند که ما با سعی خودمان و از طریق اعمالمان باید نجاتمان را حفظ کنیم. این کاملا برخلاف اعتقاد نجات با فیض است. ما بخاطر کار مسیح نجات یافته ایم نه کار خودمان (رومیان 4 : 3-8). ادعای اینکه ما باید کلام خدا را اطاعت کنیم و یا زندگی خدا پسندانه داشته باشیم تا بتوانیم نجاتمان را حفظ کنیم مثل این است که بگوییم مرگ عیسی برای پرداخت جریمة گناهان ما کافی نبود. مرگ عیسی کاملا کافی بود تا جریمة همة گناهان را در گذشته، حال، و آینده چه قبل و چه بعد از نجات بپردازد (رومیان 5 : 8 و1 قرنتیان 15 : 3 و2 قرنتیان 5 : 21).
آیا این یعنی یک مسیحی هر طور که بخواهد می تواند زندگی کند و هنوز نجات خود را داشته باشد؟ این یک سوال فرضی است، چون کتاب مقدس کاملا واضح می گوید که یک ایماندار حقیقی هر طور که بخواهد زندگی نمی کند. مسیحیان مخلوقات جدید هستند (2 قرنتیان 5 : 17). مسیحیان میوه های روح را از خود نشان می دهند (غلاطیان 5 : 22-23)، نه اعمال جسم را (غلاطیان 5 : 19-21). اول یوحنا 3 : 6-9 واضحا می گوید که مسیحیان حقیقی در گناه دائمی زندگی نمی کنند. در مورد اتهام به اینکه فیض باعث تشویق گناه می شود، پولس رسول اعلام می کند “پس چه گوییم؟ آیا در گناه بمانیم تا فیض افزون گردد؟ حاشا! مایانیکه از گناه مردیم چگونه دیگر در آن زیست کنیم؟” (رومیان 6 : 1-2)
امنیت نجات ابدی جواز برای گناه کردن نیست. بلکه، این امنیتی است که برای آنانی که به مسیح اطمینان می کنند محبت خدا ضمانت شده است. دانستن و درک این هدیة بزرگ نجات خدا بر عکس گرفتن جواز گناه عمل می کند. چطور کسی می تواند با علم به قیمتی که عیسی مسیح برای ما پرداخت، به زندگی در گناه ادامه بدهد (رومیان 6 : 15 – 23)؟ چطور کسی می تواند محبت بدون عوض و ضمانت شدة خدا را به آنهایی که ایمان می آورند درک کند و آن محبت را گرفته به صورت مسیح پرت کند؟ چنین کسی نشان نمی دهد که امنیت نجات ابدی به او جواز گناه کردن داده است، بلکه نشان می دهد که واقعا نجات از طریق عیسی مسیح را تجربه نکرده است. “هر که در وی ثابت است گناه نمی کند و هر که گناه می کند او را ندیده است و نمی شناسد” (1 یوحنا 3 :6).
منابع: رازگاه
gotquestions