ابیا که بود؟

ابیا-Abijah  

لغت فوق به معنای پدر من خداوند است می‌باشد.

نام چندین شخصیت مختلف در کتاب مقدس ابیا نامیده شده است.
۱- نام هفتمین پسر از پسران باکر، که پسر بنیامین بود (اول تواریخ ۷: ۶-۸).
۲- دومین پسر سموئیل نبی، که او را به سمت داوری در بئرشَبَع انتخاب کرد. اما او مانند پدرش نبود و رشوه گرفته و قضاوت ناعادلانه می‌کرد (اول تواریخ ۶: ۲۸؛ اول سموئیل ۸: ۱-۳).
۳- یکی از مردان که از نسل اَلِعازار و از پسران هارون بود. و یکی از بیست و چهار نفری بود که توسط داود به کاهنی برگزیده و وظیفه او تعیین گردید. او از کاهنانی بود که از اسارت بازنگشتند (اول تواریخ ۲۴: ۱۰).
۴- پسر بزرگ رَحَبْعام و نوه سلیمان و مادرش معکه دختر اَبْشالوم بود. و در هجدهمین سال سلطنت یرُبْعام بن نباط، پادشاه اسرائیل، ابیا پادشاه یهودا شد و سه سال در اورشلیم سلطنت كرد. او در قسمتهایی از کتاب مقدس ابیام نیز نامیده شده است.
ابیا نیز مانند پدرش به خداوند وفادار نبود و گناهان او را ادامه می‌داد. ابیا در مدت سلطنت خود تلاش کرد که میان قبایل و بخصوص اسرائیل و یهودا اتحادی دوباره برقرار سازد ولی در این امر موفق نبود و بین او و یرُبْعام همیشه جنگ برقرار بود. او با چهار صد هزار سپاهی به جنگ یربعام که دارای هشتصد هزار سپاهی بود رفته و او را شکست داد. در این جنگ بیش از پانصدهزار نفر از سپاهیان یربعام کشته و نابود شدند.
او دارای چهارده زن و بیست و دو پسر و شانزده دختر بود و پس از مرگ او را در اورشلیم دفن کرده و پسرش آسا به جای او به سلطنت رسید (اول تواریخ ۳: ۱۰؛ دوم تواریخ ۱۱: ۲۰؛ ۱۴: ۱؛ اول پادشاهان ۱۴: ۳۱).
۵- پسر یرُبْعام اولین پادشاه اسرائیل که در ایام جوانی بیمار شد و پادشاه از همسرش خواست که صورت خود را تغییر داده، نزد اَخِیای نبی به شیلوه برود. با اینکه اَخِیا نابینا بود، همسر پادشاه را شناخت و به او گفت که خداوند میگوید که از نسل یرُبْعام به واسطه گناهانش، تنها ابیا به داخل گور خواهد رفت، زیرا تنها فرد خوبی كه خداوند، خدای اسرائیل در تمام خانواده یربعام می‌بیند همین پسر است. پس از بازگشت ملکه به تِرْصَه، ابیا درکذشت. او را دفن کرده و تمام اسرائیل برای او ماتم گرفتند.
۶- نام یکی از کاهنانی که همراه با زَرُبّابِل از اسارت به اورشلیم آمده و پیمان نوشته شده توسط نحیما را مهر و امضا کردند.

  منابع کتاب مقدس:

اول تواریخ باب ۳، ۶، ۷ و ۲۴ – دوم تواریخ باب ۱۱، ۱۳ و ۱۴ – سموئیل اول باب ۸ – عزرا باب ۲ – پادشاهان اول باب ۱۴ و ۱۵ – نحیما باب ۱۰ و ۱۲

  اول تواریخ باب ۷ آیه ۶ تا ۸
۶ و پسران بنیامین: بالَع و باكَر و یدِیعَئیل، سه نفر بودند. ۷ و پسران بالَع: اَصْبُون و عُزّی و عُزّیئیل و یریموت و عِیرِی، پنج نفر رؤسای خاندان آبا و مردان قوی شجاع كه بیست و دو هزار و سی و چهار نفر از ایشان در نسب نامه ثبت گردیدند. ۸ و پسران باكَر: زَمِیرَه و یوعاش و اَلِیعازار و اَلْیوعِینای و عُمْرِی و یریموت و اَبِیا و عَناتُوت و عَلامَت. جمیع اینها پسران باكَر بودند.  

  اول تواریخ باب ۶ آیه ۲۸
۲۸ و پسران سموئیل نخست زاده‌اش وَشْنِی و دومش اَبِیا.  

  سموئیل اول باب ۸ آیه ۱ تا ۳
۱ و واقع شد كه چون سموئیل پیر شد،پسران خود را بر اسرائیل داوران ساخت. ۲ و نام پسر نخستزاده‌اش یوئیل بود و نام دومینش اَبیاه؛ و در بئرشَبَع داور بودند. ۳ اما پسرانش به راه او رفتار نمینمودند بلكه در پی سود رفته، رشوه میگرفتند و داوری را منحرف می‌ساختند.  

  اول تواریخ باب ۲۴ آیه ۱۰
۱۰ و هفتم برای هَقُّوص و هشتم برای اَبِیا،  

  عزرا باب ۲ آیه ۳۶ تا ۳۹
۳۶ و اما كاهنان: بنی یدَعْیا از خاندان یشُوع نُه صد و هفتاد و سه. ۳۷ بنی اِمّیر هزار و پنجاه و دو. ۳۸ بنی فَشْحُور هزار و دویست و چهل و هفت. ۳۹ بنی حاریم هزار و هفده.  

  اول تواریخ باب ۳ آیه ۱۰
۱۰ و پسر سُلیمان، رَحَبْعام و پسر او ابیا و پسر او آسا و پسر او یهُوشافاط.  

  دوم تواریخ باب ۱۱ آیه ۲۰
۲۰ و بعد از او مَعْكَه دختر اَبْشالوم را گرفت و او برای وی اَبِیا و عَتّای و زِبزا و شَلُومیت را زایید.  

  دوم تواریخ باب ۱۴ آیه ۱
۱ و اَبِیا با پدران خود خوابید و او را در شهر داود دفن كردند و پسرش آسا در جایش پادشاه شد؛ و در ایام او زمین ده سال آرامی یافت.  

  پادشاهان اول باب ۱۴ آیه ۳۱
۳۱ و رَحُبْعام با پدران خویش خوابید و در شهر داود با پـدران خود دفـن شد، و اسم مادرش نَعْمَة عَمّوُنیه بود و پسرش اَبِیام در جایش پادشاهی نمود.  

  پادشاهان اول باب ۱۵ آیه ۱ تا ۸
۱ و در سال هجدهم پادشاهی یرُبْعام بن نباط، اَبِیام بر یهودا پادشاه شد. ۲ سه سال در اورشلیم سلطنت نمود و اسم مادرش مَعْكَه دختر اَبْشالوم بود. ۳ و در تمامی گناهانی كه پدرش قبل از او كرده بود، سلوك می‌نمود، و دلش با یهُوَه، خدایش مثل دل پدرش داود كامل نبود. ۴ اما یهُوَه، خدایش به خاطر داود وی را نوری در اورشلیـم داد تا پسرش را بعد از او برقرار گرداند، و اورشلیم را استوار نماید. ۵ چونكه داود آنچه در نظر خداوند راست بود، بجا می‌آورد و از هرچه او را امر فرموده، تمام روزهای عمرش تجاوز ننموده بود، مگر در امرِ اُوریای حتّی. ۶ و در میان رَحُبْعام و یرُبْعام تمام روزهای عمرش جنگ بود. ۷ و بقیة وقایع اَبِیام و هرچه كرد، آیا در كتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا مكتوب نیست؟ و در میان اَبِیام و یرُبْعام جنگ بود. ۸ و اَبِیام با پدران خویش خوابید و او را در شهر داود دفن كردند و پسرش آسا در جایش سلطنت نمود.  

  دوم تواریخ باب ۱۳ آیه ۱ تا ۲
۱ در سال هجدهم سلطنت یرُبْعام، اَبیا بر یهودا پادشاه شد. ۲ سه سال در اورشلیم پادشاهی كرد و اسم مادرش میكایا دختر اوریئیل از جبعه بود. و در میان اَبیا و یرُبْعام جنگ بود.  

  پادشاهان اول باب ۱۵ آیه ۳
۳ و در تمامی گناهانی كه پدرش قبل از او كرده بود، سلوك می‌نمود، و دلش با یهُوَه، خدایش مثل دل پدرش داود كامل نبود.  

  دوم تواریخ باب ۱۱ آیه ۲۰ تا ۲۲
۲۰ و بعد از او مَعْكَه دختر اَبْشالوم را گرفت و او برای وی اَبِیا و عَتّای و زِبزا و شَلُومیت را زایید. ۲۱ و رَحُبْعام، مَعْكَه دختر ابشالوم را ازجمیع زنان و مُتعه‌های خود زیاده دوست می‌داشت، زیرا كه هجده زن و شصت مُتعه گرفته بود و بیست و هشت پسر و شصت دختر تولید نمود. ۲۲ و رَحُبْعام اَبیا پسر معكه را در میان برادرانش سرور و رئیس ساخت، زیراكه می‌خواست او را به پادشاهی نصب نماید.  

  دوم تواریخ باب ۱۳ آیه ۱ تا ۳
۱ در سال هجدهم سلطنت یرُبْعام، اَبیا بر یهودا پادشاه شد. ۲ سه سال در اورشلیم پادشاهی كرد و اسم مادرش میكایا دختر اوریئیل از جبعه بود. و در میان اَبیا و یرُبْعام جنگ بود. ۳ و اَبِیا با فوجی از شجاعان جنگ آزموده یعنی چهارصد هزار مرد برگزیده تدارك جنگ دید، و یرُبْعام با هشتصد هزار مرد برگزیده كه شجاعان قوی بودند با وی جنگ را صف آرایی نمود.  

  دوم تواریخ باب ۱۳ آیه ۱۶ تا ۲۱
۱۶ و بنی اسرائیل از حضور یهودا فرار كردند و خدا آنها را به دست ایشان تسلیم نمود. ۱۷ و اَبِیا و قوم او آنها را به صدمة عظیمی شكست دادند، چنانكه پانصد هزار مرد برگزیده از اسرائیل مقتول افتادند. ۱۸ پس بنی اسرائیل در آن وقت ذلیل شدند و بنی یهودا چونكه بر یهُوَه خدای پدران خود توكل نمودند، قوی گردیدند. ۱۹ و اَبِیا یرُبْعام را تعاقب نموده، شهرهای بیت ئیل را با دهاتش و یشانَه را با دهاتش و اَفْرون را با دهاتش از او گرفت. ۲۰ و یرُبْعام در ایام اَبِیا دیگر قوت بهم نرسانید وخداوند او را زد كه مرد. ۲۱ و اَبِیا قوی می‌شد و چهارده زن برای خود گرفت و بیست و دو پسر و شانزده دختر به وجود آورد.  

  پادشاهان اول باب ۱۴ آیه ۱ تا ۱۸
۱ در آن زمان ابیا پسر یرُبْعام بیمار شد. ۲ و یرُبْعام به زن خود گفت كه «الا´ن برخیز و صورت خود را تبدیل نما تا نشناسند كه تو زن یرُبْعام هستی، و به شیلوه برو. اینك اَخِیای نبی كه دربارة من گفت كه براین قوم پادشاه خواهم شد در آنجاست. ۳ و در دست خود ده قرص نان و كلیچه‌ها و كوزة عسل گرفته، نزد وی برو و او تو را از آنچه بر طفل واقع می‌شود، خبر خواهد داد.» ۴ پس زن یرُبْعام چنین كرده، برخاست و به شیلوه رفته، به خانة اَخِیا رسید و اَخِیا نمی‌توانست ببیند زیرا كه چشمانش از پیری تار شده بود. ۵ و خداوند به اَخِیا گفت: «اینك زن یرُبْعام می‌آید تا دربارة پسرش كه بیمار است، چیزی از تو بپرسد. پس به او چنین و چنان بگو و چون داخل می‌شود به هیأت، متنكّره خواهد بود.» ۶ و هنگامی كه اَخِیا صدای پایهای او را كه به در داخل می‌شد شنید، گفت: «ای زن یرُبْعام داخل شو. چرا هیأت خود را متنكّر ساخته‌ای؟ زیرا كه من باخبر سخت نزد تو فرستاده شده‌ام. ۷ برو و به یرُبْعام بگو: یهُوَه، خدای اسرائیل چنین می‌گوید: چونكه تو را از میان قوم ممتاز نمودم، و تو را بر قوم خود، اسرائیل رئیس ساختم، ۸ و سلطنت را از خاندان داود دریده، آن را به تو دادم، و تو مثل بندة من، داود نبودی كه اوامر مرا نگاه داشته، با تمامی دل خود مرا پیروی می‌نمود، و آنچه در نظر من راست است، معمول می‌داشت و بس. ۹ اما تو از همة كسانی كه قبل از تو بودند زیاده شرارت ورزیدی و رفته، خدایان غیر و بتهای ریخته شده به جهت خود ساختی و غضب مرا به هیجان آوردی و مرا پشت سر خود انداختی. ۱۰ بنابراین اینك من بر خاندان یرُبْعام بلا عارض می‌گردانم و از یرُبْعام هر مرد را و هرمحبوس و آزاد را كه در اسرائیل باشد، منقطع می‌سازم، و تمامی خاندان یرُبْعام را دور می‌اندازم چنانكه سرگین را بالكل دور می‌اندازند. ۱۱ هركه از یرُبْعام در شهر بمیرد، سگان بخورند و هركه در صحرا بمیرد، مرغان هوا بخورند، زیرا خداوند این را گفته است. ۱۲ پس تو برخاسته به خانة خود برو و به مجرد رسیدن پایهایت به شهر، پسر خواهد مرد. ۱۳ و تمامی اسرائیل برای او نوحه نموده، او را دفن خواهند كرد زیرا كه او تنها از نسل یرُبْعام به قبر داخل خواهد شد، به علت اینكه با او چیز نیكو نسبت به یهُوَه، خدای اسرائیل در خاندان یرُبْعام یافت شده است. ۱۴ و خداوند امروز پادشاهی بر اسرائیل خواهد برانگیخت كه خاندان یرُبْعام را منقطع خواهد ساخت و چه (بگویم ) الا´ن نیز (واقع شده است ). ۱۵ و خداوند اسرائیل را خواهد زد مثل نی‌ای كه در آب متحرك شود، و ریشة اسرائیل را از این زمین نیكو كه به پدران ایشان داده بود، خواهد كند و ایشان را به آن طرف نهر پراكنده خواهد ساخت، زیرا كه اشیریم خود را ساخته، خشم خداوند را به هیجان آوردند. ۱۶ و اسرائیل را به سبب گناهانی كه یرُبْعام ورزیده، و اسرائیل را به آنها مرتكب گناه ساخته است، تسلیم خواهد نمود.» ۱۷ پس زن یرُبْعام برخاسته، و روانه شده، به تِرْصَه آمد و به مجرد رسیدنش به آستانة خانه، پسر مرد. ۱۸ و تمامی اسرائیل او را دفن كردند و برایش ماتم گرفتند، موافق كلام خداوند كه به واسطة بندة خود، اَخِیای نبی گفته بود.  

  نحیما باب ۱۰ آیه ۷
۷ و مَشُلاّم و اَبِیا و مِیامین.  

  نحیما باب ۱۲ آیه ۱ تا ۴
۱ و اینانند كاهنان و لاویانی كه با زَرُبّابِل بن شَئَلْتیئیل و یشُوع برآمدند. سَرایا و اِرْمیا و عَزْرا. ۲ اَمَرْیا و مَلُّوك و حَطُّوش. ۳ و شَكَنْیا و رَحُوم و مَریمُوت. ۴ و عِدُّو و جِنْتُوی و اَبِیا.  

  نحیما باب ۱۲ آیه ۱۷
۱۷ و از اَبِیا، زِكْری و از مِنْیامین و مُوعَدْیا، فِلْطای.  

منبع: رازگاه