برکتِ خداوند
سپتامبر 8, 2020خشنودیِ خداوند
سپتامبر 9, 2020ابیشای – Abishai
لغت فوق به معنای پدر هدیه میباشد.
اَبیشای بزرگترین پسر صَرُوْیه ( خواهر داود ) و برادر یوآب و عَسائیل بود. او فرمانده سه مردی بود که برای آوردن آب از چاهی که نزدیک دروازة بیت لحم بود، سیصد نفر از فلسطینیان را کشت.
اولین جایی که اَبیشای با داود دیده داود دیده میشود، در بیابان زیف است که داود از دست شائول میگریزد. و زمانی که داود نیاز به داوطلب برای رفتن به چادر شائول داشت، او حاضر شد با داود برود و زمانی که شائول در خواب بود، از داود اجازه خواست که او را بکشد ولی داود او را از کشتن شائول منع کرد.
در جنگی که بین افراد داود و اِیشْبُوشَت در جِبْعُون درگرفت، عسائیل توسط ابنیر کشته شد و ابیشای نیز حضور داشت.
پس از خروج ابنیر از حضور داود بعد از اعلام وفاداری، ابیشای همراه یوآب به دنبال او رفته و به خونخواهی برادر خود، او را کشتند.
در جنگی که بر ضد حمله سوریها و عمونیها توسط داود انجام گرفت، یوآب فرمانده لشکر حمله به سوریها و ابیشای فرمانده حمله به عمونیها گردید. در این نبرد پیروزی بزرگی نصیب اسرائیل گردید.
او همیشه به داود وفادار بود و با او باقی ماند و زمانی که از دست ابشالوم میگریخت، به بحوریم رسیدند و در انجا مردی به نام شَمْعی از طایفه شائول به داود ناسزا گفت و ابیشای از داود اجازه خواست تا سر او را از تنش جدا کند اما داود اجازه نداد. و زمانی که داود به پادشاهی یهودا برگزیده شد باز ابیشای درخواست کشتن شَمْعی را کرد که داود به خاطر روز پیروزیش اجازه کشتن وی را نداد.
فرماندهی یک سوم از لشکریان داود در نبرد با ابشالوم به عهده ابیشای بود، در این نبرد ابشالوم کشته و داود پیروز گشت. ابیشای مامور تعقیب و از بین بردن شَبَع بن بِكْری یکی دیگر از کسانی که با داود میجنگید بود.
یک بار که یک فلسطینی به نام یشْبی بَنُوب قصد کشتن داود را در جنگ داشت، ابیشای به او حمله کرده و آن فلسطینی را کشته و داود را از مرگ حتمی نجات داد. به مرگ ابیشای در کتاب مقدس اشارهای نشده است اما باید قبل از ادعای پادشاهی ادونیا بر علیه سلیمان باشد، در آن زمان یواب رهبر بود، ولی دیگر نامی از ابیشای نیست.
منابع کتاب مقدس: اول تواریخ باب ۲ و۱۱ – سموئیل دوم باب ۲، ۳، ۱۰، ۱۶، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱ و ۲۳
سموئیل دوم باب ۲ آیه ۱۸
۱۸ و سه پسر صَرُویه، یوآب و اَبیشای و عَسائیل، در آنجا بودند، و عسائیل مثل غزال برّی سبك پا بود.
اول تواریخ باب ۲ آیه ۱۶
۱۶ و خواهران ایشان صَرُوْیه و اَبیحایل بودند. و پسران صَرُوْیه، اَبْشای و یوآب و عَسائیل، سه نفر بودند.
اول تواریخ باب ۱۱ آیه ۲۰
۲۰ و اَبِیشای برادر یوآب سردار آن سه نفر بود و او نیز نیزة خود را بر سیصد نفر حركت داده، ایشان را كشت و در میان آن سه نفر اسم یافت.
سموئیل دوم باب ۲۳ آیه ۱۵ تا ۱۸
۱۵ و داود خواهش نموده، گفت: «كاش كسی مرا از چاهی كه نزد دروازة بیت لحم است آب بنوشاند.» ۱۶ پس آن سه مرد شجاع، لشكر فلسطینیان را از میان شكافته، آب را از چاهی كه نزد دروازة بیت لحم است كشیده، برداشتند و آن را نزد داود آوردند، اما نخواست كه آن را بنوشد و آن را به جهت خداوند ریخت. ۱۷ و گفت: «ای خداوند حاشا از من كه این كار را بكنم. مگر این خون آن كسان نیست كه به خطر جان خود رفتند؟» از این جهت نخواست كه بنوشد. كاری كه این سه مرد كردند، این است. ۱۸ و ابیشای، برادر یوآب بن صَرُویه، سردار سه نفر بود و نیزة خود را بر سیصد نفر حركت داده، ایشان را كشت و در میان آن سه نفر اسم یافت.
سموئیل دوم باب ۲ آیه ۲۴ تا ۲۵
۲۴ اما یوآب و ابیشای، اَبْنیر را تعاقب كردند و چون ایشان به تَلّ اَمَّه كه به مقابل جیح در راه بیابان جِبْعُون است رسیدند، آفتاب فرو رفت. ۲۵ و بنی بنیامین بر عقب اَبْنیر جمع شده، یك گروه شدند و بر سر یك تل ایستادند.
سموئیل دوم باب ۳ آیه ۳۰
۳۰ و یوآب و برادرش ابیشای، اَبْنیر را كشتند، به سبب این كه برادر ایشان، عَسائیل را در جِبْعُون در جنگ كشته بود.
سموئیل دوم باب ۱۰ آیه ۱۰ تا ۱۴
۱۰ و بقیة قوم را به دست برادرش ابیشای سپرد تا ایشان را به مقابل بنی عَمّون صف آرایی كند. ۱۱ و گفت: «اگر اَرامیان بر من غالب آیند، به مدد من بیا، و اگر بنی عَمُّون بر تو غالب آیند، به جهت امداد توخواهم آمد. ۱۲ دلیر باش و به جهت قوم خویش و به جهت شهرهای خدای خود مردانه بكوشیم، و خداوند آنچه را كه در نظرش پسنداید بكند.» ۱۳ پس یوآب و قومی كه همراهش بودند، نزدیك شدند تا با اَرامیان جنگ كنند و ایشان از حضور وی فرار كردند. ۱۴ و چون بنی عَمّون دیدند كه اَرامیان فرار كردند، ایشان نیز از حضور ابیشای گریخته، داخل شهر شدند و یوآب از مقابلة بنی عَمّون برگشته، به اورشلیم آمد.
سموئیل دوم باب ۱۶ آیه ۷ تا ۹
۷ و شَمْعی دشنام داده، چنین میگفت: «دور شو، دور شو، ای مرد خون ریز و ای مرد بلّیعال! ۸ خداوند تمامی خون خاندان شاؤل را كه در جایش سلطنت نمودی بر تو رد كرده، و خداوند سلطنت را به دست پسر تو اَبْشالوم، تسلیم نموده است؛ و اینك چونكه مردی خون ریز هستی، به شرارت خود گرفتار شدهای.» ۹ و ابیشای ابن صَرُویه به پادشاه گفت كه «چرا این سگ مرده، آقایم پادشاه را دشنام دهد؟ مستدعی آنكه بروم و سرش را از تن جدا كنم.»
سموئیل دوم باب ۱۹ آیه ۲۱ تا ۲۲
۲۱ و ابیشای ابن صَرُویه متوجه شده، گفت: «آیا شَمْعی به سبب اینكه مسیح خداوند را دشنام داده است، كشته نشود؟» ۲۲ اما داود گفت: «ای پسران صَرُویه، مرا با شما چه كار است كه امروز دشمن من باشید؟ و آیا امروز كسی در اسرائیل كشته شود؟ و آیا نمیدانم كه من امروز بر اسرائیل پادشاه هستم؟»
سموئیل دوم باب ۱۸ آیه ۲
۲ و داود قوم را روانه نمود، ثلثی به دست یوآب و ثلثی به دست ابیشای ابن صَرُویه، برادر یوآب، و ثلثی به دست اِتّای جَتّی. و پادشاه به قوم گفت: «من نیز البته همراه شما میآیم.»
سموئیل دوم باب ۲۰ آیه ۶
۶ و داود به اَبیشای گفت: «الا´ن شَبَع بن بِكْری بیشتر از اَبْشالوم به ما ضرر خواهد رسانید؛ پس بندگان آقایت را برداشته، او را تعاقب نما مبادا شهرهای حصاردار برای خود پیدا كند و از نظر ما رهایی یابد.»
سموئیل دوم باب ۲۱ آیه ۱۵ تا ۱۷
۱۵ و باز فلسطینیان با اسرائیل جنگ كردند و داود با بندگانش فرود آمده، با فلسطینیان مقاتله نمودند و داود وامانده شد. ۱۶ و یشْبی بَنُوب كه از اولاد رافا بود و وزن نیزه او سیصد مثقال برنج بود و شمشیری نو بر كمر داشت، قصد كشتن داود نمود. ۱۷ اما ابیشای ابن صَرُویه او را مدد كرده، آن فلسطینی را زد و كُشت. آنگاه كسان داود قسم خورده، به وی گفتند: «بار دیگر همراه ما به جنگ نخواهی آمد مبادا چراغ اسرائیل را خاموش گردانی.»
منبع: رازگاه