اخزیا که بود؟

اخزیا       Ahaziah  

لغت فوق به معنای   حمایت شده خداوند   می‌باشد.

دو شخصیت به نام اَخَزْیا در کتاب مقدس وجود دارد که هر دو پادشاه بوده اند.
۱- اَخَزْیا هشتمین پادشاه اسرائیل بود که پس از مرگ پدرش اخاب به مدت دو سال سلطنت کرد و همانند پدرش، پیرو نظریات مادرش ایزابل بود و به دنبال راه گناه آلود پدرش رفت. او زمانی به سلطنت رسید که موآب برای استقلال از اسرائیل دچار آشوب بود.
یهوشافاط، پادشاه یهودا با اخزیا پیمان بسته و شروع به ساختن کشتی کردند. ولی اَلِعازَر نبی به علت همکاری وی با اخزیا، نبوت کرد که خداوند زحمات تو را در هم خواهد کوبد و آن کشتیها شکسته شدند و نتوانستند به سفر تجاری خود به ترشیش بروند.
روزی اخزیا از ایوان طبقه بالای قصر خود در سامره به پایین افتاد و بشدت مجروح گردید. هخزیا قاصدانی را نزد بَعْل زَبُوب، خدای عَقْرُون فرستاد تا در مورد بهبودیش سوال کنند. ایلیای نبی نبت کرده و به وی گفت، به علت آنکه به جای مشورت با خداوند به پیش خدایان دیگر فرستادی، از بستر بیماری بر نخواهی خاست و خواهی مرد. پس همانطور که ایلیا گفته بود، اخزیا مرد.
۲- اَخَزْیا ششمین پادشاه یهودا و بیست و دو ساله بود که پس از مرگ پدرش یهُورام پادشاه یهودا شد و مدت یک سال بر یهودا سلطنت کرد. او نیز مانند خاندان اخاب به خداوند گناه ورزید و پیرو مادرش عَتَلْیا دختر عُمْری بود که او را به کارهای نادرست ترغیب می‌کرد. اخزیا، با یورام پسر اخاب پادشاه اسرائیل، متحد شد و برای جنگ با حزائیل، پادشاه سوریه، به راموت جلعاد لشكر كشید. این جنگ بی نتیجه پایان گرفت و یورام زخمی شد.
وقتی اخزیا برای عیادت یورام رفت، ییهو پسر نمشی برای کشتن آنها، به سراغ آنها رفت. اخزیا به طرف شهر بیت هگان فرار کرد، ولی افراد ییهو او را در نزدیک یبلعام در عرابه‌اش مجروح کردند. او فقط توانست تا مجدو فرار كند، ولی در آنجا مرد. جنازه او را به اورشلیم برده و با احترام در آرامگاه سلطنتی دفن کردند، به سبب آنکه نوه یهوشافط بود که پیروی خداوند را می‌کرد.

  منابع کتاب مقدس:     پادشاهان اول باب ۲۲ – پادشاهان دوم باب ۱، ۳، ۸ و ۹ – دوم تواریخ باب ۲۰ و ۲۲

  پادشاهان اول باب ۲۲ آیه ۴۰
۴۰ پس اَخاب با اجداد خود خوابید و پسرش، اخزیا به جایش سلطنت نمود.  

  پادشاهان اول باب ۲۲ آیه ۵۱ تا ۵۳
۵۱ و اَخَزْیا ابن اَخاب در سال هفدهمِ یهُوْشافاط، پادشاه یهودا بر اسرائیل در سامره پادشاه شد، و دو سال بر اسرائیل پادشاهی نمود. ۵۲ و آنچه درنظر خداوند ناپسند بود، بجا می‌آورد و به طریق پدرش و طریق مادرش و طریق یرُبْعام بن نَباط كه اسرائیل را مرتكب گناه ساخته بود، سلوك می‌نمود. ۵۳ و بعل را خدمت نموده، او را عبادت كرد و بر حسب هر چه پدرش عمل نموده بود، خشم یهُوَه خدای اسرائیل را به هیجان آورد.  

  پادشاهان دوم باب ۱ آیه ۱
۱ و بعد از وفات اَخاب، موآب بر اسرائیل عاصی شدند.  

  پادشاهان دوم باب ۳ آیه ۵
۵ و بعد از وفات اَخاب، پادشاه موآب بر پادشاه اسرائیل عاصی شد.  

  دوم تواریخ باب ۲۰ آیه ۳۵ تا ۳۷
۳۵ و بعد از این، یهُوشافاط پادشاه یهُودا با اَخَزْیا پادشاه اسرائیل كه شریرانه رفتار می‌نمود، طرح آمیزش انداخت. ۳۶ و در ساختن كشتیها برای رفتن به ترشیش با وی مشاركت نمود و كشتیها را در عَصْیون جابَر ساختند. ۳۷ آنگاه اَلِعازَر بن دوُداواهُوی مَریشاتی به ضد یهُوشافاط نبوت كرده، گفت: «چونكه تو با اَخَزْیا متحد شدی، خداوند كارهای تو را تباه ساخته است.» پس آن كشتیها شكسته شدند و نتوانستند به ترشیش بروند.  

  پادشاهان دوم باب ۱ آیه ۲
۲ و اَخَزْیا از پنجرة بالاخانة خود كه در سامره بود افتاده، بیمار شد. پس رسولان را روانه نموده، به ایشان گفت: «نزد بَعْل زَبُوب، خدای عَقْرُون رفته، بپرسید كه آیا از این مرض شفا خواهم یافت؟»  

  پادشاهان دوم باب ۱ آیه ۱۶ تا ۱۷
۱۶ و وی را گفت: « خداوند چنین می‌گوید: چونكه رسولان فرستادی تا از بَعْل زَبُوب، خدای عَقْرُون سؤال نمایند، آیا از این سبب بود كه در اسرائیل خدایی نبود كه از كلام او سؤال نمایی؟ بنابراین از بستری كه به آن برآمدی، فرود نخواهی شد البته خواهی مرد.» ۱۷ پس او موافق كلامی كه خداوند به ایلیا گفته بود، مرد و یهُورام در سال دوم یهُورام بن یهُوشافاط، پادشاه یهودا در جایش پادشاه شد، زیرا كه او را پسری نبود.  

  پادشاهان دوم باب ۸ آیه ۲۵ تا ۲۷
۲۵ و در سال دوازدهمِ یورام بن اَخاب، پادشاه اسرائیل، اَخَزْیا ابن یهُورام، پادشاه یهودا، آغاز سلطنت نمود. ۲۶ و اَخَزْیا چون پادشاه شد، بیست و دو ساله بود و یك سال در اورشلیم پادشاهی كرد و اسم مادرش عَتَلْیا، دختر عُمری پادشاه اسرائیل بود. ۲۷ و به طریق خاندان اَخاب سلوك نموده، آنچه در نظر خداوند ناپسند بود، مثل خاندان اَخاب به عمل می‌آورد زیرا كه داماد خاندان اَخاب بود.  

  دوم تواریخ باب ۲۲ آیه ۱ تا ۹
۱ و ساكنان اورشلیم پسر كهترش اَخَزْیا را در جایش به پادشاهی نصب كردند، زیرا گروهی كه با عَرَبان بر اردو هجوم آورده بودند، همة پسران بزرگش را كشته بودند. پس اَخَزْیا ابن یهُورام پادشاه یهودا سلطنت كرد. ۲ و اَخَزْیا چهل و دو ساله بود كه پادشاه شد و یك سال در اورشلیم سلطنت كرد و اسم مادرش عَتَلْیا دختر عُمْری بود. ۳ و او نیز به طریق‌های خاندان اَخاب سلوك نمود زیرا كه مادرش ناصح او بود تااعمال زشت بكند. ۴ و مثل خاندان اَخاب آنچه در نظر خداوند ناپسند بود، بجا آورد زیرا كه ایشان بعد از وفات پدرش، برای هلاكتش ناصح او بودند. ۵ پس برحسب مشورت ایشان رفتار نموده، با یهُورام بن اَخاب پادشاه اسرائیل نیز برای جنگ با حزائیل پادشاه اَرام به راموت جِلْعاد رفت و ارامیان یورام را مجروح نمودند. ۶ پس به یزرعیل مراجعت كرد تا از جراحاتی كه در محاربه با حَزائیل پادشاه ارام در رامَه یافته بود، شفا یابد. و عَزَرْیا ابن یهُورام پادشاه یهودا برای عیادت یهُورام بن اَخاب به یزرعیل فرود آمد زیرا كه بیمار بود. ۷ و هلاكت اَخَزْیا در اینكه نزد یورام رفت، از جانب خدا بود زیرا چون به آنجا رسید، با یهُورام به مقابلة ییهو ابن نِمْشِی كه خداوند او را برای هلاك ساختن خاندان اَخاب مسح كرده بود، بیرون رفت. ۸ و چون ییهو قصاص بر خاندان اَخاب می‌رسانید، بعضی از سروران یهودا و پسران برادران اَخَزْیا را كه ملازمان اَخَزْیا بودند یافته، ایشان را كشت. ۹ و اَخَزْیا را طلبید و او را در حالتی كه در سامره پنهان شده بود، دستگیر نموده، نزد ییهو آوردند و او را به قتل رسانیده، دفن كردند زیرا گفتند: «پسر یهُوشافاط است كه خداوند را به تمامی دل خود طلبید.» پس، از خاندان اَخَزْیا، كسی كه قادر بر سلطنت باشد، نماند.  

  پادشاهان دوم باب ۹ آیه ۲۷ تا ۲۸
۲۷ اما چون اَخَزْیا، پادشاه یهودا این را دید، به راه خانة بوستان فرار كرد و ییهُو او را تعاقب نموده، فرمود كه او را بزنید و او را نیز در ارابه‌اش به فرازِ جُوْر كه نزد یبْلَعام است (زدند) و او تا مَجِدُّو فرار كرده، در آنجا مُرد. ۲۸ و خادمانش او را در ارابه به اورشلیم بردند و او را در مزار خودش در شهر داود با پدرانش دفن كردند.  

منبع: وبسایت رازگاه