خداوندم، شبانِ نیکوی من
آگوست 31, 2020دریافتِ حکمتِ خداوند
سپتامبر 1, 2020فرشته کیست؟
فرشتگان پیام آوران آسمانی یا روحانی هستند. واژه عبرانی بکار رفته برای فرشته به معنای ” پیام آور“ است. فرشتگان روحهایی هستند که بوسیله خداوند آفریده شدهاند (مزمور ۱۴۸: ۲-۵؛ کولسیان ۱: ۱۶؛ عبرانیان ۱: ۱۴). آنها مخلوقاتی برتر از انسان هستند (عبرانیان ۲: ۶-۷). گرچه فرشتگان همانند انسان دارای بدنهای زمینی نیستند، اما با این وجود آنها میتوانند به شکلی جسمانی بر انسانها ظاهر شوند (پیدایش ۱۶: ۷؛ لوقا ۱: ۱۱، ۲۶-۲۷). گهگاه خود خداوند نیز بصورت یک فرشته پدیدار شده است (پیدایش ۱۸: ۱-۸)؛ از آنجاییکه فرشتگان معمولا از جانب خداوند فرستاده میشوند پس از اینرو متمایز از خدا هستند. و این نیز مهم است که مابین عیسی مسیح و فرشتگان وجه تمایز قائل شویم؛ فرشتگان صرفا شبیه انسانها هستند در صورتیکه عیسی مسیح کاملا انسان و کاملا الهی بود.
تمامی فرشتگان در اصل به عنوان مخلوقاتی مقدّس خلق شدهاند. اما برخی از فرشتگان بر علیه خداوند عصیان کرده و از جایگاه مقدّس خود سقوط کردند. این فرشتگان سقوط کرده تبدیل به ارواح پلید و دیوها شدند. شیطان رئیس دیوها و ارواح پلید است.
خداوند وظایف متفاوتی را بر عهده فرشتگان قرار داده است. برخی از فرشتگان در حضور خداوند ایستاده و او را پرستش میکنند (عبرانیان ۱: ۶؛ مکاشفه ۵: ۱۱). و سایر فرشتگان قوم خداوند را مساعدت و حفاظت میکنند (پیدایش ۱۹: ۱۱؛ مزمور ۹۱: ۱۱؛ دانیال ۳: ۲۸؛ ۶: ۲۲؛ اعمال ۵: ۱۹؛ ۱۲: ۶-۷).
روح شریر (دیو) کیست؟
در کتاب مقدس، دیوها ارواح شریر یا ناپاک نیز خوانده شدهاند. این دیوها ارواح مردگان نیستند، بلکه روحهایی هستند که توسط خدا آفریده شدند، اما بعدها بر علیه او عصیان کردند. سرکرده دیوها شیطان است.
این دیوها یا ارواح پلید از بدن جسمانی برخوردار نیستند؛ بنابراین، مشتاقند تا در بدن شخصی دیگر مسکن بگیرند. دیوها دارای قوه تعقل بوده و نیرومندند. آنها میتوانند بر وجود انسانها مسلط شده و باعث نابینایی (متی ۱۲: ۲۲)، لالی (متی ۹: ۳۲) و دیوانگی (مرقس ۵: ۱-۵، ۹: ۲۰-۲۲) شوند.
دیوها در جهان دارای قدرت زیادی هستند (افسسیان ۶: ۱۱-۱۲)، اما قدرتشان با قدرت روحالقدس قابل مقایسه نیست (اول یوحنا ۴: ۴). مسیحیان باید از هر آنچه که با دیوها مرتبط میشود و خصصوصا پرستش بتها، دوری جویند. بت به خودی خود چیزی نیست؛ اما هنگامی که انسانها بتی را میپرستند، در واقع دیوی را که در پس آن وجود دارد، میپرستند (اول قرنتیان ۱۰: ۱۹-۲۱ مشاهده شود).
شیطان کیست؟
طیف باورهای مردم درمورد شیطان از چیزهای مسخره تا چیزهای واقعیست- از یک مرد کوچک قرمز با شاخ که روی شانة شخص می نشیند و او را وادار به گناه می کند، تا توضیحی که استفاده می شود تا شخصیت شریر را مجسم کند. کتاب مقدس، به ما تصویر واضحی را نشان می دهد که شیطان کیست و چطور در زندگی ما اثر می گذارد. ساده بگوییم، کتاب مقدس شیطان را یک فرشتة سقوط کرده معرفی می کند که بعلت گناه از مقامی که در بهشت داشت افتاد و الان کاملا بر ضد خداست، و آنچه از دستش بر بیاید انجام می دهد تا اهداف خداوند را تباه کند.
شیطان بعنوان یک فرشتة خوب آفریده شد. احتمالا اشعیا 14 : 12 اسم شیطان را قبل از سقوطش به ما می گوید که لوسیفر بود. حزقیال 28 : 12-14 شیطان را اینطور توضیح می دهد که بصورت کروبی خلق شد، یعنی بالاترین مقام در میان فرشتگان. او از موقعیت و زیبائیش مغرور شد و خواست که تخت خود را بالای تخت خداوند قرار دهد ( اشعیا 14 : 13-14، حزقیال 28 : 15، 1 تیموتاووس 3 :6). غرور شیطان به افتادنش انجامید. توجه کنید در اشعیا 14 : 12 -15 چند بار گفته شده که “من خواهم….” . بعلت گناهش، خدا شیطان را از بهشت بیرون کرد.
شیطان حاکم این جهان و رئیس قدرت هوا گردید(یوحنا 12: 31، 2 قرنتیان 4: 4، افسسیان 2:2). او مدعی برادران است (مکاشفه 12: 10)، وسوسه کننده (متی 4: 3، 1 تسالونیکیان 3: 5)، و فریب دهنده می باشد (پیدایش 3، 2 قرنتیان 4: 4، مکاشفه 20 :3). معنی اسم او مخالف یا کسی که ضدیت می کند است. یکی دیگر از القاب او، شریر یا سقوط دهنده می باشد.
با وجودیکه شیطان از بهشت بیرون انداخته شد، او هنوز دنبال این است که تختش را بالاتر از تخت خدا بگذارد. او هر چه خدا انجام می دهد تقلید می کند، به امید اینکه از طرف دنیا پرستیده شود و مخالفت با پادشاهی خدا را تشویق می کند. شیطان ریشة اصلی هر مذهب دروغین است. شیطان هر کاری که از دستش بر آید انجام می دهد تا با خدا و پیروان او مخالفت کند. بهر حال، سر انجام شیطان تعیین و مُهر شده است – یعنی ابدیت در دریاچة آتش (مکاشفه 2- : 10).
کروبیان چیستند؟ آیا کروبیان فرشته هستند؟
کروبیان موجوداتی از نوع فرشتگان می باشند که در پرستش و ستایش خدا هستند. اولین جایی که در کتاب مقدس از کروبیان ذکر شده پیدایش 24:3 است “پس آدم را بیرون راند، و در جانب شرقی باغ عدن کروبیان را قرار داد و شمشیری آتشبار را که به هر سو می گشت، تا راه درخت حیات را نگاهبانی کند.” شیطان، پیش از شورشش یک کروبی بود (حرقیال 12:28-15). خیمه و معبد به همراه وسایلش، تصاویر زیادی از کروبیان را دربر داشت (خروج 17:25-22؛ 1:26، 31 ؛ 8:36؛ اول پادشاهان 23:6-35؛ 29:7-36؛ 6:8-7؛ اول تواریخ 18:28؛ دوم تواریخ 7:3-14؛ دوم تواریخ 10:3-13؛ 7:5-8؛ عبرانیان 5:9).
فصل اول و دهم کتاب حزقیال “چهار موجود زنده” (حزقیال 5:1) را به عنوان کروبیان (حزقیال 10) توصیف می کند. هر یک چهار صورت داشتند: صورت انسان، شیر، گاو، و عقاب (حزقیال 10:1؛ و همچنین 14:10) و هرکدام چهار بال داشتند. کروبیان در ظاهرشان “سیمای انسان داشتند” (حزقیال 5:1). این کروبیان از دو بال خود برای پرواز و از بالهای دیگرشان برای پوشاندن بدنشان استفاده می کردند (حزقیال 6:1، 11، 23). چنین می نمود که کروبیان در زیر بالهایشان چیزی به شکل یا شباهت دست آدمی داشتند (حزقیال 8:1؛ 7:10-8، 21).
از تصویر مکاشفه 6:4-9 نیز به نظر می رسد که در توصیف کروبیان است. کروبیان با هدف تجلیل قدوسیت و قدرت خدا خدمت می کنند. این یکی از مسئولیتهای اصلی شان در سراسر کتاب مقدس است. آنها علاوه برای حمد و ستایش خدا، همچنین به عنوان یادآوری مرئی از عظمت و جلال خدا و حضور ماندگار او با قومش خدمت می کنند.
سرافین چیستند؟ آیا سرافین فرشته هستند؟
سرافین (آتشین، سوزان) موجوداتی از نوع فرشته هستند که در رویای اشعیای نبی درباره خدا در معبد حاضرند آن هنگام که خدا او را به خدمت نبوت فرا می خوانَد (اشعیا 1:6-7). در اشعیا 2:6-4 آمده است که “بر فراز او سرافین ایستاده بودند. هر یک از آنها شش بال داشت: با دو بال روی خود را می پوشانید، با دو بال پاهای خود را، و با دو بال نیز پرواز می کرد. هر یک از آنها به دیگری ندا در داده می گفت: “قدوس، قدوس، قدوس است خداوند لشکرها؛ تمامی زمین از جلال او مملو است.” پایه های آستانه از آوای او که ندا می کرد می لرزید و خانه از دود آکنده بود.” سرافین فرشتگانی هستند که پیوسته خدا را پرستش می کنند.
اشعیا فصل 6 تنها جایی در کتاب مقدس است که صریحاً به سرافین اشاره می کند. هر سراف شش بال داشت. از دو بال برای پرواز استفاده می کردند، با دو بال پاهایشان را می پوشانید، و با دو بال روی خود را می پوشانید (اشعیا 2:6). سرافین گرداگرد تختی که خدا بر آن نشسته بود پرواز می کردند، و با سرود او را می ستودند آنگونه که توجه خاصی به جلال و عظمت خدا داشتند. با آغاز شدن خدمت نبوت اشعیا، همچنین این موجودات ظاهراً به عنوان عاملین تطهیر برای اشعیا خدمت می کردند. یکی از آنها ذغال داغی را بر لبان اشعیا گذاشت و گفت: “هان، این لبانت را لمس کرده است؛ تقصیرت رفع شده و گناهت کفاره گشته است” (اشعیا 7:6). سرافین همانند دیگر فرشتگان مقدس، کاملاً مطیع خدا هستند. سرافین همانند کروبیان به طور خاص بر پرستش خدا تمرکز دارند.
آیا یک مسیحی می تواند بوسیله روحهای شریر تسخیر شود؟
کتاب مقدس واضحا و بطور مشخص نمی گوید که یک مسیحی می تواند با روحهای شریر تسخیر شود. اما از آنجاییکه یک مسیحی با روح القدس اشغال شده است (رومیان 8: 9-11 ، 1 قرنتیان 3 : 16 و 6: 19)، بنظر بعید می آید که روح القدس به روحی شریر اجازه بدهد در جایی که او ساکن است ساکن شود. گاهی این مطلب بحث برانگیز است، اما ما شدیدا معتقدیم که یک مسیحی نمی تواند با ارواح شریر تسخیر شود. ما باور داریم که اختلاف زیادی بین تسخیر شدن با روح بد و تحت تاثیر روح بد قرار گرفتن هست. تسخیر شدن با روح شریر یعنی آن روح شریر کنترل مستقیم روی افکار و اعمال شخص داشته باشد (لوقا 4 : 33-35 و 8: 27-33، متی 17: 14-18). از طرفی تاثیر روح شریر حملة روح بد به روح شخص است که او را تشویق به اعمال گناه آلود می کند (1 پطرس 5 :8-9، یعقوب 4 : 7)، دقت کنیدکه در تمام قسمتهای عهد جدید که دربارة جنگ روحانی صحبت می کند، هرگز به ما نگفته از ایمانداری روح بد را اخراج کنید (افسسیان 6: 10-18). به ایمانداران گفته شده است که با شریر مقاومت کنند (1 پطرس 5: 8-9، یعقوب 4: 7)، نه اینکه او را بیرون کنند.
این حتی در فکر نمی گنجد که خدا اجازه بدهد یکی از فرزندانش که او را به قیمت خون مسیح خریده (1 پطرس 1: 18-19) و او را خلقتی تازه گردانیده (2 قرنتیان 5 : 17)، بوسیلة یک روح شریر اشغال و کنترل شود. بله، بعنوان یک ایماندار، ما با شیطان و ارواح شریرش در جنگ هستیم، اما نه در درونمان. یوحنای رسول می گوید “ای فرزندان شما از خدا هستید و بر ایشان غلبه یافته اید زیرا او که در شما است بزرگتر است از آنکه در جهانست.” (1 یوحنا 4 : 4). او که در ماست، کسیت؟ روح القدس. آنکه در جهانست کیست؟ شیطان و ارواح شریرش. بنابراین، ایماندار بر دنیای ارواح شریر غلبه دارد و بر اساس کتاب مقدس یک ایماندار نمی تواند بوسیلة ارواح شریر تسخیر شود.
آیا ما پس از مردن فرشته می شویم؟
فرشتگان موجوداتی هستند که بواسطه خدا آفریده شدند (کولسیان 15:1-17) و کاملاً متفاوت از انسانها هستند. آنها ماموران ویژه خدا هستند تا نقشه او را اجرا کنند و به پیروان مسیح خدمت رسانند (عبرانیان 13:1-14). هیچ اشاره ای نیست که فرشتگان پیشتر انسان یا چیز دیگری بوده اند بلکه آنان به عنوان فرشته آفریده شده اند. فرشتگان نیازی به آن رستگاری که مسیح آمد تا برای نسل بشر مهیا سازد ندارد و نمی توانند آن را تجربه کنند. اول پطرس 12:1 اشتیاق آنان را برای نظر کردن به انجیل توصیف می کند، اما انجیل برای آنان نیست که تجربه اش کنند. اگر آنها پیشتر انسان بودند، مفهوم نجات برایشان به صورت یک راز نمی شد و خودشان آن را تجربه می کردند. بله، آنان شادی می کنند که گناهکار به سوی مسیح باز می گردد (لوقا 10:15) اما نجات در مسیح برای آنان نیست.
سرانجام، بدن شخص ایماندار در مسیح خواهد مرد. بعد چه اتفاقی میافتد؟ روح ایماندار می رود تا با مسیح باشد (دوم قرنتیان 8:5). ایماندار، فرشته نمی شود. جالب است که هم ایلیا و هم موسی در کوه تبدیل هیأت قابل تشخیص بودند. آنها به فرشتگان تغییر شکل نداده بودند، بلکه همانطوری که بودند ظاهر شدند البته به صورت جلال یافته و برای پطرس، یعقوب، و یوحنا قابل تشخیص بودند.
پولس در اول تسالونیکیان 13:4-18 به ما می گوید که ایماندارانِ در مسیح در عیسی خوابیده اند: به عبارتی دیگر، بدنهایشان مرده، اما روحهایشان زنده است. این آیه به ما می گوید که هنگامیکه مسیح بازمی گردد، آنانی را که در او خوابیده اند با خود خواهد آورد، و آنگاه بدنهایشان برخواهند خواست، و همچون بدن قیام کرده ی مسیح تازه خواهد شد، تا با روحهایشان که او با خود می آورد ملحق شوند. تمام ایمانداران در مسیح که در هنگام بازگشت مسیح زنده هستند بدنهایشان تبدیل خواهد شد تا شبیه مسیح شوند، و کاملاً در روحشان تازه خواهند شد به طوریکه دیگر طبیعت گناه آلود را نخواهند داشت.
تمام ایمانداران در مسیح همدیگر را خواهند شناخت و برای همیشه با خداوند زندگی خواهند کرد. ما او را تا به ابد خدمت خواهیم کرد اما نه به عنوان فرشته، بلکه همراه با فرشتگان. خداوند را به خاطر امید زنده ای که برای ایمانداران در عیسی مسیح فراهم آورده شکر کنید.
چرا خدا اجازه داد شیطان و دیوها گناه کنند؟
خدا هم به فرشتگان و هم به انسانها حق انتخاب داد. از آنجاییکه کتاب مقدس جزئیات زیادی راجع به شورش شیطان و فرشتگان سقوط کرده نمی دهد، به نظر می رسد که شیطان (احتمالاً بزرگترین فرشته در میان جمیع فرشتگان) متکبرانه خواست که بر ضد خدا شورش کند تا اینکه خدای خودش شود. شیطان (لوسیفر) نمی خواست که خدا را پرستش یا از او فرمانبرداری کند؛ او می خواست که خدا باشد (اشعیا 12:14-14). از مکاشفه 4:12 اینطور فهمیده می شود که شرحی مجازی از یک سوم فرشتگانی می دهد که خواستند از شیطان در شورشش پیروی کنند و تبدیل به فرشتگان سقوط کرده یا دیوها شدند.
اما برخلاف انسان، انتخاب فرشتگان برای فرمانبردای از شیطان یا وفادار ماندن به خدا انتخابی ابدی بود. کتاب مقدس هیچ فرصتی را برای فرشتگان سقوط کرده در اختیار نمی گذارد که توبه کنند و آمرزیده شوند. و همینطور کتاب مقدس اشاره نمی کند که احتمال دارد که تعداد بیشتری از فرشتگان گناه کنند. فرشتگانی که به خدا وفادار ماندند به عنوان “فرشتگان برگزیده” توصیف می شوند (اول تیموتائوس 21:5). شیطان و فرشتگان سقوط کرده، خدا را در تمام جلالش می شناختند. شورش برای آنها، با وجود اینکه خدا را می شناختند، بدترین شرارت بود. در نتیجه، خدا به شیطان و دیگر فرشتگان سقوط کرده فرصت توبه نمی دهد. علاوه بر این، کتاب مقدس هیچ دلیلی بر باور به این نمی دهد که درصورتی که خدا به آنان شانس بدهد، آنها بخواهند توبه کنند (اول پطرس 8:5)؛ خدا همان حق انتخابی را به شیطان و فرشتگان داد که به آدم و حوا داد، که او را اطاعت کنند یا نکنند. فرشتگان انتخابی با اراده آزاد داشتند؛ خدا هیچ یک از فرشتگان را تشویق یا اجبار به گناه نکرد. شیطان و فرشتگان سقوط کرده با اراده آزاد خودشان گناه کردند و از اینرو مستحق غضب ابدی خدا در دریاچه آتش هستند.
چرا خدا این انتخاب را به فرشتگان داد، درحالیکه می دانست که نتیجه چه خواهد شد؟ خدا می دانست که یک سوم فرشتگان می خواهند شورش کنند و از اینرو ملعون به آتش ابدی می شوند. خدا همچنین می دانست که شیطان شورش خود را با وسوسه کردن انسان به گناه ادامه خواهد داد. پس چرا خدا اجازه داد؟ کتاب مقدس صریحاً به این پرسش پاسخ نمی دهد. همین پرسش می تواند در قبال تقریباً هر اقدام شریرانه ای پرسیده شود. چرا خدا اجازه می دهد؟ در نهایت، این به حاکمیت مطلق خدا بر خلقتش برمی گردد. مزمورنویس به ما می گوید که “و اما خدا، راه او کامل است” (مزمور 30:18). اگر راههای خدا “کامل” است، پس می توانیم اعتماد کنیم که هر آنچه او انجام می دهد، و هر آنچه او اجازه می دهد، نیز کامل هستند. بنابراین، نقشه کامل از سوی خدا کامل ما این بود که اجازه به وجود گناه دهد. افکارمان، افکار خدا نیست، و نه راههایمان، راههای او، که در اشعیا 8:55-9 به ما یادآوری می کند.
آیا ما فرشتگان نگهبان داریم؟
متی 10:18 بیان می کند که “آگاه باشيد که هيچيک از اين کوچکان را تحقير نکنيد، زيرا به شما ميگويم که فرشتگان ايشان در آسمان هميشه روي پدر مرا که در آسمان است، ميبينند.” در این متن، عبارت “این کوچکان” یا به ایمانداران اشاره می کند (آیه 6) یا می تواند به خردسالان اشاره کند (آیه 3-5). این آیه کلیدی در رابطه با فرشتگان نگهبان است. شکی نیست که فرشتگانِ خوب، محافظت می کنند (دانیال 20:6-23؛ دوم پادشاهان 13:6-17)، اطلاعات را آشکار می کنند و خبر می رسانند (اعمال 52:7-53؛ لوقا 11:1-20)، هدایت می کنند (متی 20:1-21؛ اعمال 26:8)، مهیا می کنند (پیدایش 17:21-20؛ اول پادشاهان 5:19-7)، و به طور کلی به ایمانداران خدمت می کنند (عبرانیان 14:1).
سوال اینجاست که آیا هر کس یا هر ایمانداری فرشته ای دارد که مختص او باشد. در عهد عتیق، قوم اسرائیل فرشته اعظم (میکائیل) داشت که بدو اختصاص داشت (دانیال 21:10؛ 1:21)، اما در هیچ کجای کتاب مقدس نیامده که به هر کس فرشته ای “اختصاص” داده شده باشد (فرشتگان بعضی اوقات به افراد فرستاده می شدند، اما صحبتی از تخصیص دائمی به میان نیامده است). یهودیان باور به فرشتگان نگهبان را در دوران بین عهد عتیق و عهد جدید کاملاً بسط دادند. برخی از پدران کلیسای اولیه باور داشتند که هر کس نه تنها یک فرشته ی خوب دارد که به او اختصاص داده شده بلکه یک دیو نیز. باور به فرشتگان محافظ مدتهای درازی وجود داشته است، اما هیچ بنیاد کتاب مقدسی صریحی برای آن وجود ندارد.
به متی 10:18 باز می گردیم، واژه ی “ایشان” در “فرشتگان ایشان” در یونانی یک ضمیر جمع است و به این واقعیت اشاره دارد که به طور کلی ایمانداران توسط فرشتگان خدمت می شوند. این فرشتگان این طور به تصویر کشیده شده اند که “همیشه” روی خدا را تماشا می کنند تا اینکه فرمانش را بشنوند و در هنگام نیاز به ایماندار کمک کنند. در این آیه به نظر نمی رسد که فرشتگان آنقدری که متوجه پدر آسمانی هستند، در حال محافظت از شخص باشند. در این صورت، وظیفه فعال یا نظارت به نظر می رسد که بیشتر از سوی خدا می آید تا فرشتگان، که قابل فهمتر و موجه تر است چرا که تنها خداست که دانای مطلق است. او هر ایمانداران را در هر لحظه می بیند، و تنها او می داند که یکی از ما در این لحظه نیاز به مداخله یک فرشته داریم. از آنجا که فرشتگان دائماً روی او را می بیند، در اختیار او هستند تا به یکی از این “کوچکان” او کمک رسانند.
به طور قطع نمی توان از کتاب مقدس پاسخ داد که آیا هر ایماندار یک فرشته محافظ دارد که به او تخصیص داده شده است یا خیر. اما، همانطور که پیشتر بیان شد، خدا از فرشتگان برای خدمت به ما استفاده می کند. این کتاب مقدسی است که بگوییم که او همانطوریکه از ما استفاده می کند، از آنان استفاده می کند؛ به عبارتی دیگر، خدا به هیچ وجه نیازی به ما یا آنان ندارد که اهدافش را به انجام رسانند، اما با این وجود می خواهد که از ما و آنان استفاده کند (ایوب 18:4؛ 15:15). در پایان، خواه ما فرشته ای اختصاصی داشته باشیم که از ما محافظت کند یا خیر، اما اطمینانی حتی بزرگتر از سوی خدا داریم: اگر ما بواسطه ایمان به مسیح فرزندان او هستیم، او همه چیز را برای نیکویی بکار می برد (رومیان 28:8-30)، و عیسی مسیح هرگز ما را ترک نخواهد کرد و وا نخواهد گذاشت (عبرانیان 5:13-6). اگر ما خدایی دانای مطلق، حاضر مطلق، و کاملاً با محبت را با خودمان داریم، آیا واقعاً اهمیتی دارد که یک فرشته محافظ متناهی از ما محافظت می کند یا نمی کند؟
منبع: gotquestions
رازگاه