آرامیِ حضور

هللویا خداوندم شکر که شب را زیرِ نور مهتابِ تو و در آغوش امنِ تو سپری کردم، شکر که صبح چشم در چشمان تو گشودم، شکر که با نگاه گرم تو، عشق و امید و حیات دوباره یافتم، شکر که با گفتن صبح بخیر روزم را در تو آغاز نمودم، شکر که صدای جاننواز تو را در گوش خود شنیدم که مرا فرزندم خطاب نمودی، شکر که تو عصا و چوبدستی ات را در دستم نهادی و با دست دیگرت دستم را گرفته و با خودت همراه نمودی، در مرتع های سرسبزی که در آنجا با هم قدم بزنیم و از عمقهای وجودیت برایم بگویی وه که چه آرامش بخش است قدم زدن با تو در مسیرهای تو با تجهیز به روح القدس عزیز سبب بیداری و هوشیاری و آگاهیم در تو، با کلام قدوست سبب تجهیز و پری درونم از تو، با اقتدار و با عطای قدرت بیان و با قوت جانم در تو، جهت بیان کلام قدوس تو، جهت نجات جان و جانهایی در نام قدوس تو. شکر بهرت پدر، برای محبت عظیمت. شکر بهرت پسر، برای فیض عظیمت. شکر بهرت روح القدس عزیز برای تسلی و همراهیت. آمین آمین آمین