وفاداریِ خداوند
آگوست 22, 2020تقدیسِ خداوند
آگوست 23, 2020گناه چیست؟
گناه فقط انجام کارهای نادرست از قبیل دزدی و زناکاری و مستی و یا قتل نیست. گناه اصولاً جدایی و دوری از خدا و شامل تمام چیزهائی است که برخلاف ارادۀ مقدس خدا باشد. گناه فقط شامل کارهای شریرانه نیست بلکه غرور، حسادت، نفرت و افکار شهوانی نیز گناه محسوب میشود. عیسی مسیح فرمود که دو حکم اعظم خدا اینست که خدای خود را با تمامی قلب خود محبت نمائیم و همسایۀ خود را چون خویشتن محبت کنیم. (مرقس ۱۲: ۳۳-۲۹). این دو حکم، احکام اصلی خدا میباشند و بهمین دلیل قصور در محبت کامل خدا از طرف ما و همچنین قصور در محبت کامل نسبت به دیگران بزرگترین گناه بشمار میرود. آیا کسی یافت میشود که این احکام را بطور کامل اجرا کرده باشد؟ خیر، تمام مردم این احکام را شکستهاند غیر از عیسی مسیح که کاملاً بیگناه بود. او زندگی کاملی داشت این همان زندگی کاملی است که خدا انتظار دارد ما هم داشته باشیم. دستور او اینست “پس شما کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است” (متی ۵: ۴۸)
ولی ما انسانهای گناهکار که قلبهای ما پر از شرارت است چگونه میتوانیم آنطور که خدا دستور داده است خوب و بیگناه باشیم؟ شخصی که سرطان داشته باشد احتیاجی به شنیدن نصیحت در مورد قوانین بهداشتی ندارد. آنچه احتیاج دارد عبارت است از دکتر ماهر و حاذقی که قادر باشد او را شفا بخشد. همچنین شخصی که گرفتار مرض گناه است احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورات نیکوی اخلاقی و امر و نهی برآورده نمیشود، بلکه به یک پزشک روحانی احتیاج دارد که قادر باشد او را دگرگون ساخته و در او فکر و قلب و ارادۀ جدیدی بیآفریند و نیروئی به او ببخشد که بتواند آنچه را خدا از او میخواهد انجام دهد. بدیهی است که جمیع مردم احتیاج به کسی دارند که قادر باشد آنان را از گناه نجات بخشد و فرزندان خدا سازد. بعداً توضیح خواهم داد که خدا بر اثر رحمت عظیم خویش چگونه چنین نجاتدهندهای برای جهان مهیا کرده است.
داستان سقوط
پیدایش فصل ۳ میگوید که چطور اولین والدین انسانها بوسیله شیطان دچار وسوسه عدم اطاعت از خداوند شدند، و اینکه چگونه در مقابل این وسوسه شکست خوردند. گناه آدم و حوا به عنوان طغیان بر علیه خداوند و همچنین به عنوان مدعایی بر تکبر انسان توصیف شده است. هر چند که ممکن است اول حوا گناه کرده باشد، اما این حکایت کاملا روشن میسازد که هر دو آنها در هنگام گناه میدانستند که کار اشتباهی میکنند (پیدایش ۳: ۲، ۱۷). در نتیجه آنها در باطن خود احساس شرم و تقصیر (پیدایش ۳: ۷)، و نسبت به خدا، و به جهان و هر چیز بیرونی دیگر احساس بیگانگی کردند (پیدایش ۳: ۸-۱۳، ۱۶-۱۹). اما گناه صرفا انجام دادن یک کار اشتباه نیست، چیزی است که خداوند آنرا ممنوع کرده است. گناه همچنین انجام ندادن کاری است که خداوند از ما خواسته است آنرا انجام دهیم (یعقوب ۴: ۱۷). این نشان میدهد که گناه نه یک رفتار ساده ظاهری بلکه یک طغیان قلبی است.
آدم و حوا به تصویر خداوند آفریده شدند، اما بخشی از این شباهت به خدا با دست زدن به گناه فاسد شد (مقالات عمومی: به تصویر خدا مشاهده شود). طبیعت پاک و معصوم آنها تبدیل به طبیعت خود خواهانه و گناه آلود شد (پیدایش ۶: ۵-۶)، و رابطه دوستی آنها با خداوند به خصومت گرایید (رومیان ۸: ۷). خداوند آدم و حوا را بخاطر گناه آنها به یک زندگی سخت، و همراه با رنج و مرگ محکوم کرد. محققین مسیحی کتاب مقدّس ابراز میکنند که سه کلمه میتواند خلاصه فرایند سقوط در گناه باشد: مجازات، فساد، و تقصیر.
ما گناه را ارث برده ایم
از طریق آدم ارث گناه وارد نسل بشر شد، و طبیعت انسان گناه آلود گردید. وقتی آدم گناه کرد، طبیعت درونی او بوسیلة گناهِ طغیانش عوض شد و برای او مرگ روحانی و فقر آورد که به همة کسانی که بعد از او آمدند منتقل شد. ما گناهکاریم نه بخاطر اینکه گناه می کنیم، بلکه گناه می کنیم چونکه گناهکاریم. این فقر روحی که به ارث می رسد، ارث گناه خوانده می شود. همانطور که ما خصوصیات جسمانی خود را از والدین خود می گیریم، طبیعت گناه آلود را هم از آدم به ارث می بریم. پادشاه داوود برای این موقعیت سقوط کردة طبیعت انسان در مزمور 51: 5 عزاداری می کند” اینک در معصیت سرشته شدم و مادرم در گناه به من آبستن شد.”
آیا همۀ گناهان نزد خدا یکسان هستند؟
در متی 5: 21-28، عیسی مسیح زنا را با داشتن شهوت در قلب یکی قلمداد می کند، اما معنی آن این نیست که همة گناهان مساوی هستند. آنچه مسیح می خواست به فریسیان بفهماند این بود که گناه گناه است، حتی اگر فقط بخواهی که آن را انجام دهی و آنرا عملا انجام ندهی. رهبران مذهبی زمان عیسی مسیح فکر می کردند که اشکالی ندارد اگر در مورد هر چه بخواهند فکر کنند، تا جایی که آن خواسته ها را انجام ندهند. عیسی مسیح آنها را وامیدارد که متوجه باشند که خدا افکار انسان را هم مثل اعمالش قضاوت و داوری می کند. عیسی مسیح اعلام کرد که اعمال ما ناشی از چیزهایی است که در قلبمان می گذرد (متی 12: 34).
بنابراین، اگر چه عیسی مسیح گفت که شهوت و زنا گناه هستند، ولی معنی آن این نیست که آنها برابرند. قتل بسیار بدتر از تنفر از کسیست، با وجودیکه هر دو در نظر خدا گناهند. اندازه هایی در گناهان وجود دارند. بعضی گناهان از گناهان دیگر بدتر است. از طرف دیگر در رابطه با نتیجة ابدی و نجات، همة گناهان یکی هستند. هر گناهی به محکومیت ابدی می انجامد (رومیان 6: 23). هر گناهی، مهم نیست چقدر کوچک باشد، بر خلاف خدای ابدی و مستحق تنبیه ابدیست. بعلاوه، گناهی آنقدر بزرگ نیست که خدا نتواند آنرا ببخشد. عیسی مسیح مرد تا جریمة گناهان را بپردازد (1 یوحنا 2: 2). عیسی مسیح برای همة گناهان ما مرد (2 قرنتیان 5: 21). آیا همة گناهان برای خدا مساوی هستند؟ بله و نه. در شدت؟ نه. در جریمه؟ بله. در بخشش؟ بله.
به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟
کلام خدا منابعی را معرفی میکند که ما به وسیلۀ آنها میتوانیم درمقابله با گناهانمان، پیروز شویم.
1 روح القدس: یکی از نعماتی که خداوند به ما (کلیسایش) بخشیده تا بوسیلۀ آن بتوانیم زندگی مسیحی پیروزمندی داشته باشیم، روح القدس است. در غلاطیان 16:5-25 خداوند اعمال جسم را با ثمرات روح القدس مقایسه میکند. در این قسمت از کلام، ما خوانده شدهایم که در روح قدم برداریم. همۀ ایمانداران روح القدس را دارند، اما این قسمت از کلام خدا به ما میگوید که باید در روح القدس قدم برداریم و خود را به کنترل او بسپاریم. به این مفهوم که پایهای ما باید در جایی گذارده شوند که روح راهنمایی میکند نه اینکه خواستههای جسم را متابعت کند.
تغییری که روح القدس میتواند در زندگی ایماندار ایجاد کند، در زندگی پطرس به خوبی به تصویرکشیده شده است. او کسی بود که قبل از اینکه از روح القدس پُر شود، سه بار عیسی مسیح را انکار نمود؛ آن هم درست بعد از ادعایش مبنی بر متابعت مسیح حتی تا به موت. اما بعد از پُر شدن از روح القدس درروز پنطیکاست، خطاب به یهودیان ، او آشکارا و با اقتدار راجع به مسیح سخن گفت.
قدم برداشتن در روح به این معنی است که شخص ایماندار بر آنچه کلام هدایت میکند سرپوش نگذارد (اول تسالونیکیان 5: 19 آن را “محزون کردن روح” مینامد). در عوض او در پی این است که از روح پُر شود (افسسیان 5: 18–21). یک فرد ایماندار چگونه میتواند از روح پُر شود؟ اول اینکه، این خداوند است که انتخاب میکند، همانطور که در عهد عتیق بود. خداوند در عهد عتیق اشخاصی را در موقعیتهای خاص برگزید تا اعمالی را که او خواسته بود به انجام رسانند (پیدایش 41: 38؛ خروج 31: 3؛ اعداد 24: 2؛ اول سموئیل 10: 10 و …). من معتقدم که در افسسیان 5: 18–21 و کولسیان 3: 16 شواهدی وجود دارد که نشان میدهند خداوند اشخاصی را برای پُر شدن از روح انتخاب میکند که خود را از کلام خدا پُر نمودهاند. این مسئله از آن جهت مصداق دارد که با توجه به آیات فوق، نتایج هر دو نوع پُر شدن یکسان است. بنابراین، این مسئله ما را به منبع دیگری سوق میدهد.
2 کلام خدا: کتاب مقدس در دوم تیموتائوس 3: 16–17 میگوید که خدا کلام خود را به ما داده است تا ما را به هر عمل نیکو تجهیز کند. این کلام به ما تعلیم میدهد که چطور زندگی کنیم، به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم، و حتی راه غلطی را که در پیش گرفتهایم آشکار میسازد. کلام خدا ما را کمک میکند که دوباره به راه درست برگردیم و در آن استوار بمانیم. همانطور که عبرانیان 4: 12 میگوید، کلام خدا زنده و مقتدر است و قادر است عمیق ترین مشکلات لاینحل انسانی را برطرف نماید. نویسنده مزامیر در مزمور 119: 9، 11، 105 ودر آیات دیگر، راجع به قدرت کتاب مقدس در تبدیل زندگی مردم مینویسد . به یوشع تعلیم داده شده بود که رمز پیروزی او بر دشمنانش (تمثیلی برای جنگ روحانی ما ) در این بود که این کلام از دهانش دور نشود بلکه روز و شب در آن تفکر کند تا بهتر مَد نظرش باشد. این رمز پیروزی او در رسیدن به سرزمین وعده بود. یوشع از این فرمان الهی اطاعت نمود؛ حتی زمانی که دستورات خدا برای او غیر قابل درک بود.
معمولاً کتاب مقدس منبع مهمی تلقی نمیشود . اغلب آن را با خود به کلیسا میبریم و شاید روزانه بخشهایی از آن را به عنوان عبادت روزانه قرائت میکنیم. اما اغلب آن را حفظ نمیکنیم، در آن تعمق نمیکنیم، به آن بعنوان عاملی کاربُردی در زندگی نگاه نمیکنیم، گناهانی را که آشکار میکند اعتراف نمیکنیم، و وقتی نشان میدهد که چه عطایائی به ما بخشیده شدهاند، خدا را شکر نمیکنیم. اغلب وقتی نوبت خواندن کلام خدا میرسد به انواع و اقسام امراض عصبی و روانی دچار میشویم. آنقدر کم از کلام تغذیه میکنیم که به لحاظ روحانی، فقط ما را زنده نگاه میدارد تا بتوانیم در جلاسات کلیسایی شرکت کنیم ( یعنی متاًسفانه، به اندازهای در کلام تغذیه نمیکنیم تا به مسیحیان سالم و قوی تبدیل شویم). بندرت از آن تغذیه می کنیم؛ هر گز آنقدردر آن تعمق نمیکنیم که از لحاظ روحانی، ما را اغناع کند.
اگر مطالعۀ روزانۀ کلام خدا بر مبنای برنامهای هدفمند هنوز عادتتان نشده است و یا اینکه عادت نکردهاید قسمتهایی را که روح خدا بوسیلۀ آنها شما را تحت تأثیر قرار میدهد حفظ کنید، مهم است که به این نوع مطالعه کردن عادت کنید. حتی پیشنهاد میکنم که مطالبی را که یاد میگیرید در دفتری بنویسید ( اگر تایپ شما سریع است، از کامپیوتر استفاده کنید). عادت کنید تا زمانی که آنچه را از کلام گرفتهاید در دفتر خود ننوشتهاید، آنرا رها نکنید. وقتی خدا از طریق کلام نکات تاریک زندگیم را آشکار میکند، من برای تغییر آنها دعا میکنم و اغلب این دعاها را نیز یادداشت میکنم. کلام خدا چون ابزاری است دردست روح القدس که آنرا در زندگی ما و دیگران بکار میبرد (افسسیان 6: 17)، و یک قسمت اساسی و ضروری از سلاح روحانی است که خدا در نبَرد روحانی به ما داده است (افسسیان 6: 12– 18)
3 دعا: این یکی دیگر از منابع مهمی است که خدا برای ما فراهم آورده است. دعا نیز یکی از منابعی است که مسیحیان زیاد راجع به آن صحبت میکنند وخیلی کم آنرا بکار میبرند. ما صحبت از جلسات دعا ، وقت دعا، … میکنیم، اما هیچ وقت مثل کلیسای اولیه آنرا بکار نبردهایم (اعمال 3: 1؛ 4: 31؛ 6: 4؛ 13: 1–3 و …). پولس مُکرراً خاطر نشان میسازد که چقدر برای مَردُمی که آنها را خدمت مینمود دعا کرده است. اما ما حتی برای خودمان نیز، این منبعی را که در اختیار داریم، مورد استفاده قرار نمیدهیم. اما خدا راجع به دعا وعدههای عجیبی داده است (متی 7: 7–11؛ لوقا 18: 1–8؛ یوحنا 6: 23–27؛ اول یوحنا 5: 14– 15). و باز پولس در متنی که در رابطه با آمادگی برای جنگ روحانی نوشته است دعا را نیز خاطر نشان میسازد (افسسیان 6: 18)
چقدر مهم است؟ وقتی باز به پطرس نگاه میکنیم (پیش از آنکه مسیح را انکار کند)، سخنان مسیح را به یاد میآوریم. آنجا مسیح دعا میکند اما پطرس خوابیده است. مسیح او را بیدار میکند و میگوید: “بيدار باشيد و دعا كنيد تا در معرض آزمايش نيفتيد! روح راغب است، ليكن جسم ناتوان.” ( متی 41:26) همانند پطرس شاید شما هم میخواهید آنچه را صحیح است انجام دهید ولی خود را ناتوان میبینید. ما احتیاج داریم از هر نصیحت، تشویق، و تنبیه در کلام خدا اطاعت کنیم تا یاد بگیریم دائماً بجوئیم، بکوبیم، و بطلبیم … و او نیز قوتی را که بدان نیاز داریم به ما خواهد بخشید. (متی 7:7) دعا باید چیزی عمیق تر از سخنان زبان ما باشد.
من نمیگویم که دعا سحرآمیز است؛ اینطور نیست. خدا عجیب و پُر هیبت است. دعا صرفاً فرصتی است برای اقرار به محدودیت خود و نامتناهی بودن قدرت خداوند. با توجه به این دو حقیقت، در دعا ما به سوی او بازمیگردیم و به او توکل میکنیم تا برای انجام خواستههایش ما را تقویت بخشد.
4 کلیسا: آخرین منبع، موردی است که ما اغلب از آن اجتناب میکنیم. وقتی مسیح شاگردان خود را فرستاد، او آنها را به شکل دو به دو گسیل نمود (متی 10: 1). وقتی در کتاب اعمال رسولان راجع به سفرهای بشارتی میخوانیم میبینیم که آنها تنها به سفر نمیروند بلکه اکثراً در گروههای دو نفره و یا بیشتر به اینگونه خدمات میپردازند. مسیح میگوید: “زيرا جايی كه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم” (متی 18: 20). همچنین خداوند به ما فرمان داده است که: “و ملاحظۀ يكديگر را بنماييم تا به محبت و اعمال نيكو ترغيب نماييم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشويم چنانكه بعضی را عادت است، بلكه يكديگر را نصيحت كنيم” (عبرانیان 10: 24–25). و به ما میگوید که: “نزدِ يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد” (یعقوب 5: 16). در ادبیات حکیمانۀ عهد عتیق آمده است: “آهن، آهن را تيز میكند، همچنين مَرد روی دوست خود را تيز میسازد” (امثال 27: 17). “ريسمان سه لا بزودی گسيخته نمیشود” (جامعه 4: 11-12). در تعدّد ، قوت بسیار وجود دارد.
من افرادی را میشناسم که با خواهران و برادرانی که در مسیح یافتهاند بصورت حضوری و یا با تلفن در تماس میباشند. آنها جویای حال و احوال روحانی یکدیگر هستند و یکدیگر را از مشکلات پیش آمده مطلع میسازند. اینها با خود عهد بستهاند که برای یکدیگر دعا کنند. آنها خود را مسئول میدانند در اینکه کلام خدا را در روابطشان بکارگیرند.
تغییرات، گاهی خیلی زود و در بعضی شرایط خیلی دیر، حاصل میشوند. اما خدا وعده داده است که اگر ما این منابع را در زندگی خود بکار گیریم، او زندگی ما را تغییر خواهد داد. هیچ وقت فراموش نکنید که او در وعدههای خود امین است.
خدا را شکر
ما همه سه بار محکومیم چون ارث گناه را برده ایم، گناهانی بحسابمان گذاشته شده و خودمان هم گناه کرده ایم. تنها جریمة گناه مرگ است (رومیان 6: 23)، نه فقط مرگ جسمانی بلکه مرگ ابدی (مکاشفه 20: 11-15). خدارا شکر، ارث گناه، گناهان محسوب شده و گناهان شخصی همه بر روی صلیب مسیح مصلوب شدند و الان با ایمان به عیسی مسیح بعنوان نجات دهند “در وی بسبب خون او فدیه یعنی آمرزش گناهان را به اندازة دولت فیض او یافته ایم” (افسسیان 1: 7).
دعای گناهکار چیست؟
هنگامی که شخص گناهکار عمیقاً درک میکند گناهکار است و احتیاج به نجات دهنده دارد، در حضور خدا دعا می کند تا آمرزیده شده حیات جاودانی بیابد. این دعا، دعای گناهکار نام دارد. دعای گناهکار، به خودی خود چیزی را عوض نمی کند. این دعا زمانی مؤثر است که بیانگر شناخت، درک، و ایمان شخص از گناه و احتیاجش به نجات (در مسیح) باشد.
اولین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص فهمیده باشد که گناهکار است. رومیان 10:3 می گوید: ” چنانکه مکتوب است “کسی عادل نیست، یکی هم نی.” کتابمقدس بطور واضح تعلیم می دهد که همۀ ما گناه کرده ایم، و بخاطر گناهکار بودنمان، همۀ ما مُحتاج رحمت و آمرزش الهی می باشیم (تیطس 5:3ـ7) زیرا گناه ما را مستحق مجازات ابدی کرده است (متی 46:25). دعای گناهکار در واقع خواستۀ پر التماس یک گناهکار است که از خدا می طلبد، به عوض اینکه او را بخاطر گناهانش مورد غضب و داوری قرار دهد، فیض و رحمت الهی به او عطا نماید.
دومین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص گناهکار آنچه را که خدا برای معالجۀ وضعیت گناه آلود و مُهلک ما انجام داده است، درک کرده باشد. خدا جسم پوشید و در شخص عیسی مسیح قالب انسانی بخود گرفت (یوحنا 1:1 ، 14). در حالی که زندگی زمینی وی مقدس و بدون گناه بود، تعالیمش در مورد خدا بود (یوحنا 46:8 ؛ دوم قرنتیان 21:5). او به جای ما بر روی صلیب مُرد و بدین وسیله مجازاتی را که ما مستحق آن بودیم، بر خود گرفت (رومیان 8:5). عیسی مسیح، پس از مَرگ، از مُردگان برخاست و بدین ترتیب پیروزی خود را بر گناه و مَرگ و جهنم ثابت نمود (کولسیان 15:2 ؛ اول قرنتیان باب 15). با در نظر گرفتن مطالبی که گفته شد، اگر ما فقط به عیسی مسیح ایمان آوریم، آمرزش گناهان و وعدۀ حیات ابدی به ما داده خواهد شد. در نهایت آنچه ما باید انجام دهیم این است که ایمان آوریم او به جای ما مُرد و روز سوم از مُردگان قیام نمود (رومیان 9:10ـ10). نجات ما تنها توسط فیض خدا، فقط به وسیلۀ ایمان، و تنها از طریق عیسی مسیح میسّر است. در افسسیان 8:2 می خوانیم: ” زیرا که محض فیض نجات یافته اید؛ بوسیلۀ ایمان. و این از شما نیست بلکه بخشش خداست.”
گفتن دعای گناهکار فقط راهی است برای اینکه شخص گناهکار در حضور خدا اقرار می کند که برای نجات یافتن تنها به عیسی مسیح اعتماد دارد. “کلمات” و یا “دعای سحرآمیزی” وجود ندارد که باعث نجات شما بشود. تنها و تنها ایمان به مَرگ و قیام عیسی مسیح است که قادر است ما را نجات ببخشد. اگر شما واقعاً مفهوم گناهکار بودن و احتیاج خود به نجات را درک کرده اید، می توانید از نمونه دعای زیر به عنوان ” دعای گناهکار،” برای ابراز ایمان خود استفاده کنید.
“خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین.”
منابع: کتاب “مسیحیت چیست؟”
رادیو مژده
رازگاه
gotquestions